هوش تجاری یک فرآیند بر اساس تکنولوژی برای تجزیه و تحلیل داده ها محسوب میشه در این فرایند مدیر ها، صاحبان کسب و کار و همه افراد تصمیم گیرنده کسب و کار اطلاعات عملی به دست میآورند. ابزارهای هوش تجاری برای تجزیه و تحلیل و آنالیز داده ها به روش های مختلفی انجام میشن مثل: چارت یا نمودار، نقشه، گراف، داشبورد ،گزارش. همه روش هایی که اطلاعات و داده های خام رو به نمایش میذارن .
هوش تجاری در واقع به ما به عنوان صاحب یک کسب و کار کمک می کنه که بفهمیم چه عامل هایی در موفقیت یا شکست پروژه های ما تاثیر دارند .همین اطلاعات باعث میشه بفهمیم که چه عواملی سود بیشتر برای ما به ارمغان می آورد و چه عوامل سود کمتری را نصیب ما می کند .
هوش تجاری
هوش تجاری شامل ابزار و اپلیکیشن های مختلف هست که به یک شرکت یا کسب و کار یا سازمان کمک میکند که بتونن اطلاعات خودشون رو از سیستم داخلی و منبع های خارجی شرکت جمعآوری کنند و آنها را تجزیه و تحلیل کنن. از همه اطلاعات به دست آمده یک گزارش نوشته میشه که به مدیر یا تصمیم گیرنده نهایی شرکت میدن تا برای تصمیم گیری ها و روند کاری از آن استفاده کنه.
به عنوان مثال ما یک کسب و کار بزرگ اینترنتی داریم و محصولات مختلفی را برای فروش در اختیار مشتری قرار میدیم.
مسلماً به عنوان صاحب کسب و کار نمیتونیم همه اعداد و ارقام مربوط به خرید و فروش را در ذهن خودمان نگه داریم البته نیازی هم نیست .در زمینه اجرای هوش تجاری بر اساس عملیات های پیچیده همه داده های کسب و کار ما در یک دیتابیس جمع میشه یا به صورت روزانه یا به صورت ماهانه یا حتی هفتگی .این دیتابیس همه اطلاعات خرید و فروش های ما را در خودش نگهداری میکنه.
در اصطلاحات تخصصی هوش تجاری به این دیتابیس انباره داده میگن ،این مرحله نقطه ابتدایی پروژه های هوش تجاری محسوب میشه.
اطلاعاتی که در انباره داده ذخیره کردیم از چند منظر دارای اهمیت هستند:
هوش تجاری و مکان مشتری ها:
کالایی که می فروشیم توسط یک فرد خریداری میشه که این شخص ممکن در یک استان، شهر و منطقه خاصی زندگی کنه ، یکی از ابعاد مهم دادههایی که ذخیره کردیم متغیر مکان است.
هوش تجاری و زمان:
هر معامله فروشی که انجام میشه متغیر زمان رو داره .مثلا روزی هزار فروش از یک کالای خاص ثبت میشه و به انباره داده اضافه میشه.
حالا فرض میکنیم که برای کسب و کار های اینترنتی در حوزه فعالیت ما یک جلسه برقرار شده و صاحبان کسب و کار میخوان یک تصمیم بزرگ بگیرن، مثل اینکه آیا استراتژی و روش ما ،برای صرفه جویی در هزینه اجناسی که خریداری میکنیم و در انبارهای در دست احداث نگهداری می شوند، روشی درست است یا نه؟
دقیقا هوش تجاری در همین نقطه وارد میشه .برای پاسخ به سوال صاحب کسب و کار میتونه از روی اطلاعاتی که خلاصه سازی شدن بفهمه که چه محصول یا گروهی از محصولات توسط کدام مشتریها در چه شهرها و مناطقی بیشتر به فروش میرسن یا در چه زمانی از سال این محصول بیشتر فروخته میشه. حالا بر اساس اطلاعات میتونیم بفهمیم که آیا استراتژی مورد نظر ما برای صرفه جویی در هزینه ها درست است یا شرایط را بدتر می کند؟ مثل اینکه اگر محصول خاصی در منطقه ۲ شهر تهران که فروش بالایی داره در انبار ذخیره بشه هزینه های نگهداری و رساندن به دست مشتری کم میشه یا زیاد؟
حالا اگر از نقطه مقابل به قضیه نگاه کنیم فرض میکنیم که ما به عنوان صاحب کسب و کار به اطلاعات خلاصه شده دسترسی نداریم ،و مجموع تعداد فروش و ارقام ریالی فروش به ازای هر کالا در زمان و مکان بخصوص رو نمی دونیم ،باید همه داده های سالهای گذشته رو بررسی میکردیم و تمام محاسبات را به صورت دستی انجام می دادیم. بعد دادههای به دست آمده را مقایسه میکردیم. اگر هم زمان کافی برای انجام این اطلاعات داشتیم مسلماً خطای بالایی به وجود میآمد.
مزیتهای مهم هوش تجاری
هوش تجاری در زمینه های زیر می تونخ به کسب و کار ما رونق بده.
به دست آوردن گزارشات با سرعت زیاد
هر شرکت یا کسب و کاری قسمتهای مختلفی دارد. اطلاعات هر قسمت با فرمت خاص خودش ثبت میشه ،متخصصینی که اطلاعات جمع آوری می کنن باید این اطلاعات را مرتب کنن و به فرمتی تبدیل کنن که بشه اونها را تجزیه تحلیل و بررسی کرد . هوش تجاری به ما کمک میکنه در کوتاهترین زمان ممکن یک گزارش کامل و بی نقص از هر کدام از بخشهای شرکت یا یک کسب و کار داشته باشیم .اگر ما صاحب یک کسب و کار هستیم خیلی برای ما مهم هست که بدونیم اطلاعات شرکت چه چیزی به ما میگه و در زمان تصمیم گیری از آنها استفاده کنیم.
تسریع در تصمیم گیری های باهوشانه
هر درآمد یا سودی که کسب و کار بدست بیاره رابطه مستقیمی با تصمیمات استراتژیک ما دارد .تقریباً دو روز طول میکشه تا یک گزارش فناوری اطلاعات نوشته بشه. با توجه به اینکه در دنیای امروز داده ها مرتبا در حال تغییر هستند در طی دو روز داده ها خیلی تغییر می کنن و هر مدیر یا صاحب شرکت و کسب و کار نیاز داره که اطلاعات به روز رو بدونه و به سرعت تصمیم بگیرد تا بتونه جایگاه خود را در بازار حفظ کنه.
همه این اطلاعات و اعداد و ارقام چیزهای خیلی با ارزشی هستند و به کمک آن ها می توانیم راه حل های درست و درآمدزا را برای کسب و کار خودمون پیدا کنیم .یک کارشناس هوش تجاری تلاش میکنه که اطلاعات شرکت رو به صورت ساختارمند تجزیه و تحلیل کنه، در واقع میتونه به تصمیمات استراتژیک شرکت سرعت بیشتری ببخشه .هوش تجاری با اطلاعات به روزی که به صاحبان شرکت ها میده وضعیت مالی شرکت رو در جهت مثبت پیش می بره و تصمیمات درست گرفته میشه.
افزایش بهره وری شرکت
هوش تجاری این توانایی رو داره که راهکارهای اشتباه رو مشخص کنه، شرایط فعلی شرکت رو به دقت بررسی کنه و بگه که روزانه چه کارهایی باید در شرکت انجام بشه، اولویتهای شرکت چی هست و هر کس چه وظیفه ای به عهده دارد. درواقع هوش تجاری ضعف بخشهای مختلف سازمان یا شرکت رو می تونه بفهمه و بگه کدام بخش ها لازمه پیشرفت کنند و به امکانات بیشتری احتیاج دارن.
افزایش بازگشت سرمایه
در حقیقت میشه گفت هدف اصلی یک شرکت یا کسب و کار سریع ترین رشد برای بازگشت سرمایه است . اگر دید درست و نظم دقیقی نداشته باشیم ، در تله روش های قدیمی میافتیم یا به حدس و گمان اعتماد می کنیم که مهمترین آفت های کار محسوب می شوند و باعث شکست کسب و کار هستند .ساختار یک شرکت مثل یک سیستم هست که بخش های متنوعی داره و همه اینها در ارتباط با هم کار میکنند ، نمیشه برای هر بخش یک برنامه و استراتژی جدا تنظیم کرد .هوش تجاری تلاش میکنه که اطلاعاتی را در اختیار ما قرار بده که همونطور که برای هر بخش کاربردی هست یک کلیت درست برای تصمیم گیری و انتخاب استراتژی و برنامه عملی ، برای ما داشته باشد.
هوش تجاری به ما کمک می کنه که در زمینه کاری هر چیزی را که لازمه تغییر بدیم قبل از اینکه دیر بشه و در کمترین زمان ممکن سرمایه به ما برگرده.
کم شدن هزینه های نیروی انسانی
با توجه به پیشرفت دنیا در همه زمینه ها نیاز مهمی که احساس میشه تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات هست . داده ها هر روز پیچیدهتر و سختتر میشوند و ابعاد مختلفی از خودشان را نشان می دهند و علت اون هم گسترده شدن و توسعه شرکتهاست . با توجه به این گسترش، به نیروی انسانی متخصص برای تجزیه و تحلیل داده ها و نوشتن گزارش ها بیشتر از هر زمان دیگری احتیاج هست . یک متخصص هوش تجاری همه اطلاعات را تجزیه و تحلیل میکند و گزارش ها را در کوتاهترین زمان ممکن مینویسه در واقع در زمان و هزینه ما به شدت صرفه جویی میشه.
هوش تجاری دارای دو بعد فنی و تکنیکال و بعد فرهنگی هست.
بعدفنی و تکنیکال به قسمت انباره داده و عملیات مربوط به اون مرتبط ،اولین و مهم ترین و همین طور ساده ترین قسمت هوش تجاری محسوب میشه و شامل سه مرحله هست ،مرحله اول شناخت از کسب و کار و به دست آوردن یک تحلیل دقیق از شرایط کسب و کار و وضعیت موجود، مرحله دوم اطلاعاتی که در مرحله قبل به دست آوردیم رو به یک انبار داده تبدیل میکنیم و در مرحله آخر گزارش مورد نظر رو بر اساس انبار داده می نویسیم و اطلاعات خام را به اطلاعات قابل فهم تبدیل می کنیم.
در رابطه با بعد فرهنگی هوش تجاری به شناخت درست نیازهای کسب و کار و فرهنگ استفاده و تفکر درباره اون می پردازیم. تصمیم گیری در این قسمت بر اساس واقعیت های موجود انجام میشه ، و همین طور به رفتارهای زیرساخت هر شرکت و کسب و کار مربوط میشه که در حال حاضر در ایران وجود ندارد.