تیم دیجیتال مارکتینگ و ساختار آن برای شرکت های مختلف فرق داره. این روزها خیلی ها به من مراجعه می کنن و می خوان برای شرکتشون ساختار دیجیتال مارکتینگ تعریف کنم. یا تیم بچینم و..
اهداف تیم دیجیتال مارکتینگ باهوشانه:
تیم دیجیتال مارکتینگ مثل تیمی از جادوگرهای دیجیتال هستن که با همت و تلاش، بهترین نتیجهها رو برای کسب و کار به ارمغان میارن. هدف اصلی این تیم، ایجاد تعامل با مخاطبان، ساختن یک برند قوی و افزایش فروشه. اما خبر خوب اینه که برای رسیدن به این هدفها، راههای دیگهای هم هستن که تیم میتونه ازشون بهرهبرده.
ابتدا باید با دقت مخاطبان و بازار مورد نظر رو بررسی کنن. بعد با استفاده از تبلیغات هوشمندانه، محتواهای جذاب و استراتژیهای کارآمد، مخاطبان رو به سمت وبسایت و صفحات اجتماعی کسب و کار جلب میکنن. این محتواها میتونن شامل پستها، ویدیوها و عکسهای جذاب باشن که به خوانندهها ارزش اضافه میکنن و توجهشون رو به خودش جلب میکنن.
وقتی مخاطبان وارد صفحات شبکههای اجتماعی یا وبسایت میشن، تیم باید با پاسخدهی به نظرات و پرسشها، ارتباط مستقیم با اونها برقرار کنن. این تعاملات میتونن باعث ایجاد اعتماد و ارتباط نزدیک با مخاطبان بشن.
همچنین تیم باید از ابزارهای تحلیلی استفاده کنن و عملکرد کمپینها و استراتژیها رو بهبود بدن. از نتایج اندازهگیری شده، باید بهروزرسانیها و بهینهسازیها رو انجام بدن تا به نتایج بهتری برسن.
همه چیز رو به همین سادگی میشه گفت که تیم دیجیتال مارکتینگ باید با هماهنگی و همکاری با بخشهای دیگه شرکت، به بهترین شکل ممکن به هدفها دست بزنن و به کسب و کار کمک کنن که در دنیای دیجیتال، موفقیت چشمگیری برسونه.
اما چطور؟
هر شرکت بنا به استراتژی و بازار هدفی که داره باید تیم دیجیتال مارکتینگ داشته باشه. یعنی نمیشه یه نسخه واحد برای همه داد و گفت این نیروها رو جذب کن. اما به نظرم این ساختار می تونه خیلی از جاها کارامد باشه.
ببین، تیم دیجیتال مارکتینگ توی یه شرکت مثل یه تیم فوتباله. همه اعضا باید با هم بازی کنن و به هم کمک کنن تا برنده بشن. اعضای تیم میتونن داری تخصص و حدود وظایف مختلف باشن، مثل تبلیغات، محتوا، تحلیل داده، و طراحی وب سایت. همهشون با همکاری و هماهنگی باید بهترین استراتژیها رو پیدا کنن و اجرا کنن.
تیم باید پیشبره و برنامهریزی خوبی داشته باشه. اهداف روشنی داشته باشه و بدون زمانبندی درست نمیتونن به جلو برن. اما باید همیشه آماده باشن که به تغییرات محیطی و بازار واکنش نشون بدن. دنیای دیجیتال متغیره و باید انعطافپذیر باشن.
همچنین باید با ابزارها و فناوریهای جدید آشنا باشن و از اونا استفاده کنن تا کار بهتری انجام بدن. ارتباطات میان اعضا و بخشهای دیگه شرکت هم خیلی مهمه. اطلاعات باید به درستی منتقل بشن تا همه با هم هماهنگ باشن.
ایدههای جدید و خلاقانه هم باعث پیشرفت تیم میشه. همه باید با انگیزه کار کنن و تلاش کنن که اهداف رو برآورده کنن. ارزیابی هم باعث میشه که ببینن کجا بهتر شدن و چیا رو میشه بهتر کرد.
همیشه باید آمادهی یادگیری و بهروزرسانی باشن. دنیای دیجیتال همیشه در حال تغییره و باید با تکنولوژیهای جدید آشنا باشن.
در نهایت، تیم دیجیتال مارکتینگ با تمرکز بر همکاری، انعطافپذیری، انگیزه، و بهرهمندی از تکنولوژیهای روز میتونه استراتژیهای بهتری برای شرکت پیدا کنه و به موفقیتشون کمک کنه.
من با این ساختار تو شرکت های مختلف تونستم خوب پیش برم. البته برای شروع و راه اندازی! در ادامه و گسترش کار بنا به ضرورت ها و استراتژی ها میشه تغییراتی برای بومی سازی در سازمان انجام داد. اما چیزی که مشخصه اینه که قرار نیست همه ی شرکت ها، همه ی بخش ها رو به طور کامل داشته باشن.
ساختار تیم دیجیتال مارکتینگ باهوشانه
تیم دیجیتال مارکتینگ مورد علاقه من تو چارت زیر نشون داده شده. من سعی می کنم هر قسمت رو جداگانه بررسی کنم.
برای توضیح بخشهای تیم دیجیتال مارکتینگ، فکر کن که تیم دیجیتال مارکتینگ مثل یه تیم ورزشیه که با همکاری و هماهنگی بازی میکنن. این تیم از چند بخش کوچیک تشکیل شده که هر کدوم نقش خودشون رو دارن و با هم کار میکنن تا بهترین نتیجه رو بگیرن.
- تبلیغات آنلاین: این بخش مسئول تبلیغات اینترنتیه، مثلاً اعلانها و پیامهای تبلیغاتی که تو وبسایتها، اینستاگرام، یا گوگل نمایش داده میشن.
- محتوا و کپیرایتینگ: این بخش محتواهای جالب و مفید رو تولید میکنه، مثل مقالات و پستهای وبلاگ، که مردم رو به سمت شرکت جذب میکنه.
- تحلیل دادهها: این بخش اطلاعات مرتبط با عملکرد تبلیغات و وبسایتها رو جمعآوری و تحلیل میکنه تا بفهمن چه جوری میتونن بهتر بازاریابی کنن.
- تجربه کاربری: این بخش سعی میکنه تجربه کاربری روی وبسایت یا برنامههای موبایل بهینه و دلپذیر کنه تا مشتریان راضی باشن و بیشتر از خدمات شرکت استفاده کنن.
- رسانههای اجتماعی: این بخش مسئول مدیریت حسابهای اجتماعی شرکته و ارتباط با مخاطبان رو از طریق شبکههای اجتماعی حفظ میکنه.
- تبلیغات پرداختپرکردنی (PPC): این بخش با پرداخت پول به گوگل و دیگر پلتفرمها، تبلیغات هدفمند در موتورهای جستجو و شبکههای اجتماعی اجرا میکنه.
- بهینهسازی موتورهای جستجو (SEO): این بخش سعی میکنه با بهبود محتوا و ویژگیهای وبسایت، رتبه آن در نتایج موتورهای جستجو رو بالا ببره.
- ایمیل مارکتینگ: این بخش ایمیلهای تبلیغاتی و اطلاعرسانی رو طراحی و ارسال میکنه تا با مشتریان در ارتباط باشه و خدمات و محصولات شرکت رو معرفی کنه.
- طراحی وبسایت و تجربه کاربری: این بخش مسئول بهینهسازی و طراحی وبسایت یا برنامههای موبایل به منظور تجربه کاربری بهتره.
- روابط عمومی آنلاین: این بخش مراقبت از تعاملات مثبت با رسانهها و وبسایتها مرتبط با حوزه فعالیت شرکته و ارتباط با مخاطبانه.
هر بخش با تخصص و مهارتهای خودش در تیم حضور داره و با همکاری و هماهنگی به موفقیتهای بزرگ دیجیتال مارکتینگ دست مییابن.
محتوا و کپی رایتینگ:
ببین، تیم محتوا و کپیرایتینگ توی دیجیتال مارکتینگ مثل تیم خلاقیه که با محتواهای جذاب و متنوع مردم رو به خودش جذب میکنه. وظایف این تیم همه چیزهاییه که با محتواهای تبلیغاتی و ارتباطی با مخاطبان سر و کار داره.
اول از همه، این تیم باید محتواهای خاصی بسازه، مثل تصاویر باحال، ویدئوهای جالب و متنهای تبلیغاتی تا به مخاطبان پیامهای موثری برسونه.
نقش دیگه این تیم اینه که به نیازها و علایق مخاطبان دقت کنه. با مطالعه و تحلیل بازار و مشتریان، میفهمن چی میخوان و چی بهشون جذاب میاد.
همچنین باید محتواها رو برای موتورهای جستجو هم بهینهسازی کنن، تا وقتی کاربرا چیزی میخوان پیداش کنن و وارد وبسایت یا اپلیکیشن شرکت بشن.
مهمترین هدف این تیم اینه که مخاطبان رو ترغیب کنن و عملکرد محتواها رو اندازهگیری کنن. اگه محتواها موثر نیستن، باز هم نینجاها مشکلها رو حل میکنن و محتواها رو بهبود میبخشن.
این تیم همچنین پاسخگویی به نظرات و سوالات مخاطبان هم برعهده داره. ارتباط مثبت با مشتریان خیلی مهمه و این تیم سعی میکنه با پاسخ به سوالات مشتریان و پیگیری نظراتشون، رابطهی مثبت با مخاطبان رو تقویت کنه.
کلمهی آخر اینه که تیم محتوا و کپیرایتینگ با همکاری و هماهنگی با بخشهای دیگه تیم دیجیتال مارکتینگ، محتواهای خلاقانه و جذابی تولید میکنه تا بهترین تجربه رو به مخاطبان ارائه بده و به اهداف مشخص شده برسه.
استراتژی محتوا در ساختار تیم دیجیتال مارکتینگ :
بخش استراتژی محتوا در هر سازمان مهمه. باید معلوم کنیم در چه حوزهای و تا چه گسترهای قراره فعالیت کنیم. فعالیت تا چه زمانی ادامه داره. خط قرمزه ها چیه؟ در این بخش توجه به پرسونای مخاطبان بسیار مهمه. اغلب شرکت ها محتوای تولیدی و زمینهی فعالیت رو بر اساس علایق خودشون می چینن تا توجه به مخاطب.( من می گم برای دل خودشون و سهامدارنشون تولید محتوا می کنن).
استراتژی محتوا تعیین می کنه چه افرادی باید در تیم دیجیتال مارکتینگ ما حضور داشته باشن و فعالیت کنن.تیم استراتژی محتوا نیاز به افراد صاحب نظر و فعال دارد!!!!
وظایف بخش استراتژی محتوا:
- جلسات منظم هفتگی برای تعیین استراتژی کوتاه مدت ( همان هفته) و بلند مدت
- تعیین مدیر محصول برای هر پروژه ( این مدیر محصول از بین اعضای یا فرد خارج از گروه می باشد)
- دعوت از مهمان برای پروژه های مختلف ( افراد صاحب تخصص ، ایده و استراتژی)
- ورود و کنترل کلیه فعالیت ها در نرم افزارهای مدیریت پروژه مانند “ترلو ” یا “کلیک اپ ” یا… با تاریخ و جزئیات
مدیر محصول در ساختار تیم دیجیتال مارکتینگ :
مدیر محصول وظیفه کنترل و به نتیجه رسوندن یک پروژه را به عهده دارد.وقتی پروژه ای در تیم استراتژی طراحی و تصویب میشه، برای اون مدیر محصول تعیین میشه. این مدیر محصول می تونه یکی از افراد تیم یا فردی خارج تیم باشه. مدیر محصول ( شاید بشه گفت مدیر پروژه ) باید مسئولیت کامل این محصول رو به عهده داشته باشه. در اغلب شرکت ها یه عالمه پروژه ی نیمه کاره و به سرانجام نرسیده وجود داره، چون هیچ کدوم مدیر محصول نداشته!!!
فکر کن یه مدیر محصول تو تیم دیجیتال مارکتینگ مثل یه کاپیتان هوشمند و باهوش تو کشتی ماجراجوییها. اون هدایتکننده تیمه و مسئول ارتقاء محصولات و خدماتمونه.
بهطور دقیق بازار رو تحلیل میکنه، نیازها و خواستههای مشتریان رو درک میکنه و بر اساس اطلاعاتی که از بازار میگیره، استراتژیهای محصولی رو مشخص میکنه.
اون همه جوانب محصولات و خدمات رو به دقت برنامهریزی میکنه و با تیم همکاری میکنه تا محصولات با کیفیت بالا و کارآمد به مشتریانمون ارائه بدیم.
همیشه دنبال بهبود محصولاته و با بازخوردها و دادهها محصولات رو بهتر میکنه. همچنین با تیمهای دیگه هماهنگی داره و همراهشونه تا استراتژیها و تصمیمگیریها رو جامع برنامهریزی کنیم.
اون بهطور دقیق عملکرد محصولات رو پیگیری میکنه و با استفاده از ابزارهای تحلیلی نتایج رو ارزیابی میکنه. اون دنبال موفقیت محصولاته و همیشه تلاش میکنه که محصولاتمون بهتر و جذابتر باشن.
به اختصار، اون به عنوان کاپیتان تیم دیجیتال مارکتینگ، مسئول هدایت محصولات به سمت موفقیت و ایجاد تجربهی خوب برای مشتریانه.
وظایف مدیر محصول:
- تحویل ایده به بخش تخصصی گرافیک ، ویدئو و… ( ایده و محتوا با شرح کامل و نکاتی که باید در نظر گرفته شود به طراح ارائه می شود و نوع طراحی و کار تخصصی به عهده طراح می باشد)
- تعیین دقیق زمان ارائه و تحویل پروژه و پیگیری های مربوطه تا تایید کیفیت
- استفاده از پتانسیل تمام افراد گروه های تخصصی و تقسیم پروژه ها ( به طور دائم فقط بایک فرد کار نشود)
- ورود و کنترل کلیه فعالیت ها در “کلیک اپ ” و یا نرم افزار تعیین شده توسط تیم دیجیتال مارکتینگ با تاریخ و جزئیات
- پیگیری و انجام اصلاحات در خواستی توسط بخش کنترل
بخشهای تخصصی در ساختار تیم دیجیتال مارکتینگ :
این بخش ها عبارتند از
- گرافیک ، موشن ، استاپ موشن
- ویدئو و عکس
- صدا و پادکست
- متن و مقاله و کپی رایتینگ
- وب سایت و سئو
- تبلیغات دیجیتالی
- آنالیز و kpi
و…
قرار نیست همهی شرکت های دیجیتال مارکتینگ، همهی بخش های تخصصی رو داشته باشن!!! بخش هایی که منطبق با استراتژی و اهداف شرکت می باشد باید تشکیل شود. ضمن اینکه با گذشت زمان و تکامل استراتژی ها می توان بخش های مختلف اضافه یا کم کرد.
وظایف اصلی بخش های تخصصی
- طراحی بر اساس سفارشی که توسط مدیر محصول ارائه شده
- رعایت اصول طراحی و هویت برند
- پیشنهاد طرح جایگزین در کنار طرح سفارش داده شده
- انجام اصلاحات لازم و ارائه شده توسط مدیر محصول
- اعلام زمان تقریبی تحویل پروژه و مقید بودن به زمان!!
کنترل کیفیت و هویت در ساختار تیم دیجیتال مارکتینگ :
بخش کنترل کیفیت و هویت تو تیم دیجیتال مارکتینگ، مثل نگهبان و محافظ ارزشها و کیفیته! دقیقاً مثل اون پلیس مخفی که پیشزمینهها رو چک میکنه و از همه چیز مطمئن میشه که بهترین کار رو انجام میدن.
اونها مسئول نظارت بر کیفیت محتواها و تبلیغات هستن و اطمینان میدهند که همه چیز جذاب و بهترین شکل ممکنه. همچنین حواسشون به هماهنگی با هویت برند و استراتژیهای مارکتینگ هست و از اینکه همه اقدامات هماهنگ و سازگار با هویت برند باشن، مطمئن میشن.
بهطور مداوم هویت برند رو تقویت میکنن و به همه میگن که هویت و ارزشهای برند باید همواره در نظر گرفته بشن. مثل اون طراح باهوش که همه محتواها و تبلیغات رو بر اساس هویت برند طراحی میکنه تا پیامهای یکپارچهای به مخاطبان ارائه بشه.
همچنین مسئول ارزیابی و بازخورد هستن و به تیمهای دیگه نتایج کار رو ارزیابی میکنن و ایدههای بهبودی رو بهشون میدن. اونها با تیمهای دیگه هماهنگی دارن و همهی کارها رو با هم کنار میآورن تا تجربهای یکپارچه و یادآور هویت برند به مخاطبان ارائه بدن.
در کل، بخش کنترل کیفیت و هویت، نگهبان قوی برند و جواهری ارزشمند تیم دیجیتال مارکتینگه که با حفظ هویت برند و ایجاد تجربهای خاص و یکتا برای مخاطبان، به موفقیت کمک میکنه.
در این بخش کلیه تولیدات و محصولات دیجیتال ، از لحاظ زیبایی بصری ، هویت برند و استراتژی برند کنترل و آمادهی انتشار می شود. در این بخش فرد یا افراد متخصص و آشنا به هویت و استراتژی برند باید حضور داشته باشند. یعنی علاوه بر متخصص بودن، این افراد باید متعلق به دامین کسب و کار باشند.
تبلیغات در تیم دیجیتال مارکتینگ:
فکر کن که تیم تبلیغات در دیجیتال مارکتینگ مثل تیمی از نینجاهای تبلیغاتیه. این نینجاها مسئول کارهای مختلفی هستن که همگی با همکاری و همراهی با یکدیگر به هدف مشترکشون میرسن.
نینجاها اول از همه برنامهریزی میکنن، دقیقاً میفهمن چه کاری باید بکنن و چطوری به هدف برسن. بعد محتواهای تبلیغاتی ساخته میشن، این محتواها میتونه تصاویر جذاب، ویدئوهای جذاب یا متنهای تبلیغاتی باشن.
نینجاها هم با هم نقشه راه رو پیش می برن و تصمیم میگیرن که تبلیغات رو کجاها نمایش بدن، مثلاً روی شبکههای اجتماعی، وبسایتها یا موتورهای جستجو.
حالا کار به مرحله اجرا میرسه، نینجاها کمپینهای تبلیغاتی رو راهاندازی میکنن و تبلیغات رو به مخاطبان نشون میدن.
بودجه هم باید به درستی مدیریت بشه، نینجاها باید با دقت بالا از بودجهها استفاده کنن تا از بهترین بازدهی بهرهمند بشن.
نینجاها پس از اجرا، با استفاده از ابزارهای تحلیلی، نتایج تبلیغات رو بررسی میکنن و میبینن چطور میتونن بهتر شدن. اگه کمپینی خوب نیست، باز هم نینجاها به کار میپردازن تا از کمپینها بهینهتری استفاده کنن.
در انتها هم نینجاها گزارشهایی از کارها و نتایج به تیم و مدیران ارائه میدن. این گزارشها میتونه نشون بده که تبلیغات چقدر موفق بوده و چه جوری میشه بهتر شد.
نینجاها با همکاری و هماهنگی، بهترین استراتژیها رو پیادهسازی میکنن و به موفقیتهای بزرگی دست مییابن.
آنالیز، بهینه سازی و کنترل در ساختار تیم دیجیتال مارکتینگ :
بخش آنالیز، بهینهسازی و کنترل تو تیم دیجیتال مارکتینگ مثل یه تیم محقق و برنامهریز خفنه که به عملکرد و عملیات دیجیتال مارکتینگ دقت میکنه و بهبودها رو مد نظر داره.
آنها با استفاده از دادهها و آمارها، عملکرد کمپینها و تبلیغات رو ارزیابی میکنن و بررسی میکنن که چه جوری میشه کارها رو بهتر و بهینهتر کرد. این تیم به دنبال بهبود نرخ تبدیل، افزایش ترافیک و بهتر شدن نتایج کلی هستن.
همچنین، از تحلیلهاشون برای پیشنهادات بهبودی استفاده میکنن که به تیمهای مختلف کمک میکنن که تجربه کاربری بهتری ارائه بدن. ایشون به مشکلات تجربهی کاربری پی میبرن و اقدامات لازم رو به همکاران معرفی میکنن تا همه کاربرا با سایت و محتوا راحتتر ارتباط برقرار کنن.
همچنین مسئولیت مدیریت بودجه هم دارن و با دقت هزینهها و درآمدها رو نظارت میکنن. اطمینان حاصل میکنن که همه چیز بهطور کارآمد اجرا میشه و هزینهها بهینه مدیریت میشن.
به طور خلاصه، این بخش تیم دیجیتال مارکتینگ وظایفی مثل تفکر آنالیزی و استراتژیک داره و همهی اقدامات رو با دقت مطالعه میکنه تا به بهبود کارها و بهترین نتیجه برسیم.
این بخش یکی از مهم ترین بخش های کار می باشد. بعد از انتشار ، آنالیز و بهینه سازی می تواند در تعیین استراتژی های جدید و هدفگذاری آینده کمک نماید.آنالیزور ها علاوه بر بررسی عملکرد ، تحقیقات بازار به همراه تحقیق و توسعه را انجام می دهند.تا بر اساس خروجی های گذشته و نتایج کسب شده، نقشه ی راه آینده را مشخص کنند.
تجربه کاربری در تیم دیجیتال مارکتینگ باهوشانه:
تجربه کاربری (UX)، تو دنیای دیجیتال مارکتینگ، مثل جادوگر خوشنقشی هست که باعث جذب و تبدیل کاربرها به مشتریان وفادار میشه.
اونها با طراحی وبسایتهای جذاب و راحت، سادهسازی فرآیند خرید و بهبود تمامی تعاملات با کاربرا، بهشون حس خوبی میده و اعتمادشون رو جلب میکنه. وقتی کاربرا راضی و خوشحال باشن، همراهی طولانیمدت با برندتون رو انتخاب میکنن و دوستانشون رو هم به شما معرفی میکنن.
همچنین، اونها برای تیم مارکتینگ، ابزار بسیار قدرتمندی هستن. با ارزیابی دقیق دادهها و آمارها، کمپینها و استراتژیهای مارکتینگ رو بهتر و بهینهتر میکنن. این باعث میشه که شما با کمترین هزینه، بهترین نتیجه رو بگیرید و از رقبا جلو بزنید.
در نتیجه، تیم دیجیتال مارکتینگ باید به تجربه کاربری با دقت بپردازه و از هر جنبه بهبودش کنه. این به معنای طراحی خلاقانه و تجربه یادآوری برند در ذهن مشتریان، تسهیل مسیر خرید، و ایجاد ارتباط نزدیک با مشتریانه. با تجربه کاربری مثبت، به تضمین موفقیت کارتون نزدیکترید و به شهرت و موفقیت در دنیای دیجیتال میرسید.
شروع کار بخش دیجیتال مارکتینگ:
تصور کنید تیم دیجیتال مارکتینگ مثل یک تیم جادوگرهای دیجیتالی هستند که با قدرت و جادویی که دارند، بهترین نتایج رو برای کسب و کار به ارمغان میآورند. اولین چیزی که باید بکنید، یک برنامهریزی دقیق و مفصل داشته باشید. برای این کار، باید با بازار و مخاطبان مورد نظرتون آشنا بشید و نیازها و خواستههای اونها رو به دقت بشناسید.
بعد از اون، اهدافتون رو مشخص کنید. بهتره هدفهاتون رو از ابتدا واضح کنید؛ مثلا میخواید فروش رو افزایش بدید، یا برند خودتون رو تقویت کنید یا به تعامل بیشتر با مخاطبان بپردازید.
حالا باید کانالها و استراتژیهایی رو که برای رسیدن به اهدافتون لازمه رو انتخاب کنید. باید با تبلیغات باهوشانه، محتواهای جذاب و استراتژیهای کارآمد، مخاطبان رو به سمت وبسایت و صفحات اجتماعی کسب و کارتون جلب کنید.
حالا وقتشه محتواها و تبلیغاتتون رو اجرا کنید و به انتشارشون بپردازید. اینجاست که با پاسخگویی به نظرات و پرسشهای مخاطبان، ارتباط مستقیم با اونها رو برقرار کنید و تعامل موثری باهاشون داشته باشید.
همچنین از ابزارهای تحلیلی مناسب استفاده کنید تا بتونید عملکرد استراتژیهاتون رو بهبود بدید. با تحلیل دادهها، موفقیت استراتژیهاتون رو ارزیابی کنید و اصلاحات لازم رو انجام بدید.
هماهنگی و همکاری با بخشهای دیگر شرکت هم اهمیت داره. مطمئن شید که تمامی فعالیتها و استراتژیها با برنامههای کلی کسب و کار هماهنگ هستند.
در نهایت، شروع کار تیم دیجیتال مارکتینگ نیاز به تلاش، پیشبینی و همکاری دارد تا به نتایج موفق برسید و موفقیت کسب و کار رو در دنیای دیجیتال به دست بیارید. امیدوارم با این توصیفات، تصویری شفافتر از شروع کار تیم دیجیتال مارکتینگ به دست آورده باشید.
برای شروع می توان با دو یا سه نفر که نسبت به دیجیتال مارکتینگ آگاهی نسبی دارند شروع کرد. این افراد برنامه ریزی و مدیریت کارها را به عهده می گیرند . ضمن اینکه هر کدام می توانند مدیر محصول تولیدات باشند. و در جلسات اتاق فکر شرکت کنند.در کنار این افراد نیاز به حداقلیک گرافیست می باشد.
سایر فعالیت ها را می توان در شروع کار برون سپاری کرد. در هر کدام از شاخه ها با زیاد شدن حجم کار، می توان نیروی اختصاصی و مقیم در مجموعه استخدام نمود.
با تثبیت کار ، بخش ها تخصصی تر شده. هر گروه نیاز شاید به سرگروه نیاز داشته باشد و در کل نیاز به مدیر هنری می باشد.