تکنیک اسکمپر یه روش خیلی باحاله برای فکر کردن و ایجاد ایدههای جدید. این روش اولین بار توسط فردی به نام آلکس اسکینر در دهه ۷۰ معرفی شد. اسکمپر از حروف اول چند کلمه ساخته شده، در این روش افراد از زوایای دید مختلف به مسائل نگاه می کنن و تلاش می کنن مسئله رو حل کنن.
حالا ببینیم این کلمات چی هستن:
- S (Substitute): جایگزین کردن – چه چیزهایی رو میشه جایگزین کرد؟
- C (Combine): ترکیب – چه چیزهایی رو میشه با هم ترکیب کرد؟
- A (Adapt): سازگار کردن – چه چیزهایی رو میشه تغییر داد یا با شرایط فعلی سازگار کرد؟
- M (Modify or Magnify): اصلاح یا بزرگنمایی – چه چیزهایی رو میشه تغییر داد یا بزرگنمایی کرد؟
- P (Put to another use): استفاده در جای دیگه – چه چیزهایی رو میشه در یه جا دیگه استفاده کرد؟
- E (Eliminate): حذف کردن – چه چیزهایی رو میشه حذف کرد؟
- R (Reverse or Rearrange): برعکس کردن یا ترتیب دادن – چه چیزهایی رو میشه برعکس کرد یا یه ترتیب جدید براش چید؟
با استفاده تکنیک اسکمپر، میتونیم به مسائل نگاه جدیدی داشته باشیم و ایدههای جدید و خلاقانه براشون پیدا کنیم، خصوصاً در کسب و کار و طراحی محصولات.
شروع کار با تکنیک اسکمپر:
برای شروع ایده پردازی با تکنیک اسکمپر، باید یه جور خلاقانه ای به مسائل نگاه کنی. اولین قدم اینه که یه مسئله یا ایده رو انتخاب کنی، مثلاً یه مشکل تو کسب و کارت یا یه پروژه تولید محتوا یا…..
حالا یکی یکی میریم سراغ هر حرف از کلمات “اسکمپر” . مثل “S” که میشه Substitute یعنی جایگزین کردن. پس باید فکر کنیم چه چیزهایی رو میتونیم جایگزین کنیم. بعد به حروف دیگه برای ترکیب، تغییر، یا حتی حذف یا برعکس کردن نگاه کنیم.
مثلاً فرض کنید مشکلتون اینه که تعداد مشتریامون کمه. حالا با تکنیک اسکمپر باید دقیق فکر کنیم:
چی رو میتونید جایگزین کنید؟ شاید سبک تبلیغاتون یا محصولاتتون.
یا چه چیزهایی رو میتونید با هم ترکیب کنید؟ مثلاً ترکیبی از تخفیف ویژه و خدمات مشتری خوب.
بعد از هر حرف، ایدههای جدیدی رو یادداشت کنید. بعدش این ایدهها رو بررسی کنید و بهترین یا ترکیبی از اونها رو برای حل مسئله انتخاب کنید. اینجوری میتونید با نگاه خلاقانه به مسائل مشکلات رو حل کنید و مسیرهای جدید ایجاد کنید.
گام اول تکنیک اسکمپر- جایگزینی:
خب، برای گام اول یعنی “جایگزینی” در تکنیک اسکمپر، باید این مراحل رو پیش بگیری:
اولاً ببین کدوم قسمتها یا کارها میتونن جایگزین بشن. مثلاً اگه داری با یه مشکل تو کسب و کارت دست و پنجه نرم میکنی، اولین کار اینه که بفهمی چه چیزهایی میتونن به جای چیزهای موجود بیان.
بعدش به فکر این باش که هر کدوم از این چیزها یا فعالیتها با چه چیزی می تونه جایگزین بشه. مثلاً اگه محصولاتت رو با چیز دیگهای جایگزین کنی، چه تغییراتی در نتیجه میبینی؟
حالا هر عنصر جایگزین رو دقیقتر بررسی کن و ببین چه تأثیری رو مسئله داره. بر اساس اون، یکی از موارد رو انتخاب کن و اونو اجرا کن. مثلاً اگه فکر کردی یه روش ارتباطی جدید با مشتریان بهتره، امتحانش کن و نتایجش رو ببین.
بعد از اینکه این کار رو انجام دادی، اثرات تغییرات ایجاد شده رو بررسی کن و اگه لازمه، اونا رو بهبود ببخش یا از جایگزینهای بهتر استفاده کن. اینجوری میتونی با یه نگاه خلاقانه و تغییرات کوچیک، مسائل رو راحت تر حل کنی.
گام دوم تکنیک اسکمپر- ترکیب:
حالا که به گام دوم اسکمپر رسیدیم، یعنی “ترکیب”، بیاید ببینیم چطور میشه ایدهها و عناصرموجود رو با هم ترکیب کرد.
اول از همه، ببین کدوم یک از اجزای موضوع یا مشکل قابلیت ترکیب با هم رو دارند. ممکنه این اجزا محصولات، خدمات یا ایدهها باشند.
حالا فکر کن که چه جوری میتونی این اجزا رو با هم ترکیب کنی. ممکنه با ترکیبشون، چیزهای جدید و جالبی بیرون بیاد.
بعدش هر راهکار ترکیبی رو بررسی کن و ببین چطور تأثیر مثبتی روی مسئله یا پروژه تو میذاره. بعد از اون یکی از ایدهها یا ترکیبها رو انتخاب کن.
حالا اون راهکارها رو امتحان کن و ببین چه نتیجه ای داره. اگه لازمه، اونا رو دوباره بازبینی کن و سعی کن بهترشون کنی.
با این تکنیک اسکمپر، میتونی با ترکیب عناصر مختلف، راهکارهای جدید و موثری برای مشکلاتت پیدا کنی.
گام سوم تکنیک اسکمپر- سازگاری:
حالا که به گام سوم تکنیک اسکمپر رسیدیم، یعنی “سازگارسازی”، ببینیم چطور میشه با موقعیت و نیازهای جدید کسب و کارمون رو سازگار کنیم.
اول از همه، باید بررسی کنیم چه جاهایی در کسب و کارمون قابل تغییر هستند. ممکنه محصولات، خدمات، یا حتی فرآیندها باشن که میتونند بهتر با نیازها و محدودیتها جدید هماهنگ بشن.
بعدش باید دقیق بررسی کنیم که نیازها و محدودیتها چی هستند. ممکنه نیاز به تغییر در استراتژی بازاریابی، بهبود فرآیندها یا تغییر در نوع یا مشخصات محصولات باشه.
حالا فکر کن که چطور میتونی این تغییرات رو اجرا کنی. مثلاً اگه بازار تغییر کرده، ممکنه نیاز باشه محصولات یا خدمات رو به گونهای تغییر بدیم که بهتر با نیازهای جدید هماهنگ باشند.
تغییرات رو پیادهسازی کن و ببین چه اثراتی ایجاد می کنن. اگر لازم بود، تغییرات رو بررسی کن و سعی کن تغییرات در جهت هماهنگی و سازگاری بیشتر باشه.
با این تکنیک اسکمپر، میتونی کسب و کارت رو بهتر با نیازها و چالشهای جدید هماهنگ کنی و مسیرت رو بهبود بدی.
گام چهارم تکنیک اسکمپر. اصلاح یا بزرگنمایی:
حالا که به گام چهارم اسکمپر، یعنی “اصلاح یا بزرگنمایی” رسیدیم، بیا ببینیم چطور میشه ایدهها و عناصر موجود در کسب و کارمون رو اصلاح یا بزرگنمایی کرد.
اول از همه، باید بررسی کنیم که کدوم بخشهای کسب و کارمون میتونند با اصلاح یا بزرگنمایی بهبود پیدا کنند. ممکنه این اصلاحات مربوط به محصولات، خدمات، یا حتی روند کاری باشن.
باید دقیق و اصولی بررسی کنیم و ببینیم که نیازمندیها و محدودیتهای کسب و کار ما چی هستند. ممکنه بخوایم ویژگیها رو بهتر کنیم یا حتی چیزهای جدیدی اضافه کنیم.
حالا فکر کن که چطور میتونی این اصلاحات رو اجرا کنی. مثلاً اگه میخوای محصولاتت رو بهبود ببخشی، ممکنه نیاز باشه ویژگیهایی رو تغییر بدی یا چیزهای جدیدی اضافه کنی.
بعد نوبت اینه که اصلاحات رودر کسب و کارت پیادهسازی کنی و ببینی چطور این تغییرات توی کسب و کارت تأثیر می گذارن. اگر دیدی لازمه، درتغییرات هم بازبینی کن.
با این روش، میتونی کسب و کارت رو بهبود ببخشی و با اصلاحات و بزرگنماییهای کوچک، بازارت رو بهتر درک کنی.
گام پنجم تکنیک اسکمپر. استفاده در جای دیگر
حالا که میخواهیم یک ایده جدید برای کسب و کار پیدا کنیم، بیاید یه جور دیگه فکر کنیم. اول از همه، فکر کنید که چه مشکلات یا نیازهایی در جامعه وجود داره که ما میتونیم با یک ایده خلاقانه حل کنیم.
مثلاً در حال حاضر مردم به دنبال راحتی بیشتر در زندگی هستند. یکم فانتزیش کنیم. فرض کنید یک سرویس یا محصولی بسازیم که واقعاً زندگی رو برای مردم راحتتر کنه، یه جورایی هم باعث شادی و خوشحالیشون بشه.
حالا فکر کنید، مثلاً یک اپلیکیشن یا خدمتی که بهترین راهها و نکات رو برای سبک زندگی بهتر و سلامتی ارائه بده. مثل یک راهنمای شخصی برای هر فرد. البته این فقط یک ایدهست و میتونیم با توجه به مشکلات و نیازهای دقیقتر، ایدههای دیگهای بسازیم.
در کل، هدف اینه که یک موضوع یا مسئله رو انتخاب کنیم که بهش اهمیت بدیم و بتونیم با ایدههای خلاقانه و متفاوت، یک کسب و کار جدید و موفق راه بندازیم. به راحتی و با خیال باز فکر کنیم و دنبال راهحلهای جالب برای مشکلاتی بگردیم که حتی خودمون هم فکرشو نمیکردیم!
اگر یک محصول و یا ایده در یک جای خاص مورد استفاده قرار گرفته است، ممکن است با تغییراتی در ویژگیها یا اصلاحاتی در شکل و کاربرد در جای دیگر نیز مفید باشد. این ایدهها میتوانند منجر به گسترش بازار و افزایش درآمد شوند.
گام ششم تکنیک اسکمپر . حذف کردن:
حالا که به گام ششم اسکمپر رسیدیم، یعنی “حذف کردن”، بیا ببینیم چطور میشه از هر چیزی که به نظر غیرضروری یا اضافی میاد، خلاص شد. مثلا برای یه کسب و کار:
اول از همه، بیاید همه ی جزئیات مرتبط با محصول یا خدمتمون رو با دقت بررسی کنیم. حالا هدفمون اینه که هر چیزی که واقعاً نیاز نداریم یا با نیازمندیها همخوانی نداره، حذف کنیم یا حتی حداقلش کنیم.
به نیازمندیها و اهداف کسب و کارمون نگاه کنیم. ببینیم هر قسمت از محصول یا فرآیند چقدر با این نیازها همخوانی داره. اگه جایی اضافیه یا کمتر کاربردیه، اونا رو شناسایی کنیم.تا محصولمون سادهتر و کارآمدتر بشه.
در نهایت، اثرات حذف یا کاهش رو ارزیابی کنیم و اگه لازم بود، بازخوردها رو دریافت کنیم و تغییرات لازم رو انجام بدیم. اینطوری میتونیم محصولمونو بهینه کنیم و باعث بهبود عملکرد و رضایت مشتریان بشیم.
گام هفتم تکنیک اسکمپر . برعکس کردن:
خب، حالا که به گام هفتم اسکمپر رسیدیم، که “برعکس کردن” نام داره، بیا ببینیم چطور میتونیم با تغییر جهت یا فکر کردن به شیوههای مختلف، ایدههای جدید و خلاقانه پیدا کنیم.
باید چیزهایی رو پیدا کنیم که میشه جهت، عملکرد یا حالتشون رو عوض کرد. مثلاً ویژگیها یا قسمتهای مختلف یک محصول یا فرآیند. به این مواردبه شکل مختلفی نگاه کنیم. ممکنه با تغییر جهت یا حالت، چیزهای جالبی پیدا کنیم.
نتایج حاصل از این تغییرات رو بررسی کنیم. ببینیم چطور این تغییرات میتونند ما رو به ایدههای جدید و خوب برسونند. نهایتاً اگه لازم باشه، از این تجربه برای ارائه ایدهها یا بهبودات جدید در کسب و کار استفاده کنیم. به این صورت میتونیم با دید جدید و متفاوت به مشکلات نگاه کنیم و به راهحلهای خاص و خلاقانه برسیم.