استراتژی بازاریابی ، شناخت اهداف ، تاکتیک ها و نقشه راه بازاریابی ر بازاریابی است. استراتژی بازاریابی مخاطبان ما رو شناسایی میکنه، میگه چه چیزهایی در نظر اونها معنی داره و اونها به چه چیزهایی اهمیت میدن.
به ما میگه ما چه پیامی رو میتونیم به مخاطب ها انتقال بدیم که نه دروغ گفته باشیم و هم توانسته باشیم نیاز اونها رو برطرف کنیم.استراتژی ما بر اساس سیستم ها و روش های بازاریابی ما باید باشه. اهداف ما می تونه استراتژی ما رو تعیین کنه. امکانات ما هم روی استرتژی ما اثر داره.
استراتژی بازاریابی مسیر اجرای تمام اهداف ما در قالب یک برنامه دقیق و قابل فهم برای بالا بردن بازدهی بودجه ای که برای بازاریابی اختصاص دادیم ، با بهتر هدف قرار دادن مخاطب ها ، تدوین میشه.حالا چرا داشتن بازاریابی برای ما مهم؟ چون باعث میشه پول ما هدر نره. کسب و کار ما رونق پیدا کنه . تبلیغات ما هدفمند بشه.
استراتژی بازاریابی
در بازاریابی دو موضوع مطرح هست:
۱.استراتژی ها
۲.تاکتیک ها
روشی که در بازاریابی رایج هست اینه که ما مداوم تاکتیک های مختلف رو تکرار میکنیم و میسنجیم و از طریق تجربه و تکرار متوجه میشیم که کدوم یک راه حل اصلی هست.
اما استراتژی بازاریابی به ما کمک میکنه که پول خودمون رو صرف تبلیغات بی بازده نکنیم . راه درست رو در پیش بگیریم.
روش صحیح نعیین استراتژی بازاریابی:
شناخت مشتری :
استراتژی بازاریابی موفق به شناخت دقیق مشتری ها بستگی داره. در این زمینه پژوهش و تحقیقات بازار درباره بازار هدف مورد نظر ما به تفکیک بخش بندی بازار مختلف به کمک ما میان .
برنامه بازاریابی:
یک برنامه بازاریابی درست به ما کمک میکنه که چطور استراتژی خودمون رو به مرحله اجرا دربیاریم . برنامه میگه که بودجه قرار چطور تقسیم بشه و با این بودجه چطور با مخاطب های خودمون حرف بزنیم توضیح میده .
نکته مهمی که باید در نظر بگیریم اینه، هربرنامه و استراتژی که تدوین کردیم وحی مُنزل نیست که کاملا درست باشه و در هر شرایطی کار کنه ، گاهی ممکن در شرایط مختلف استراتژی های متفاوتی در نظر بگیریم تا به هدف خودمون برسیم.
اهداف و استراتژی بازاریابی :
۱.فرصت نگه داشتن مشتری ها و نحوه فروش محصولات رو فراهم میکنه.
۲.کمک میکنه تا راه انتقال پیام به مشتری ها رو به درستی رعایت کنیم.
۳.به درک ما از مشتری ها کمک میکنه و نیازهای واقعی مشتری ها رو در اختیار ما میذاره.
۴.بودجه و مدت زمان بازاریابی رو تعیین میکنه و میگه سرانجام ارتباط ما با مشتری ها چیه.
۵.نگاه ما رو به سمت آینده معطوف میکنه ، این کار باعث جلوگیری از سرمایه گذاری های بی مورد توسط ما میشه.
انواع استراتژی های بازاریابی
استراتژی رهبری قیمت:
تولید کنندگان کالا،کالای خودشون رو با پایینترین قیمت در بازار توزیع میکنن و سهم قابل توجهی از بازار رو در اختیار میگیرن، بعد خود به خود هزینه تولید با افزایش تولید و تقاضای بالا کاهش پیدا میکنه.
رقیب های ضعیف حذف میشن، امکان ورود رقیب های جدید کم میشه. هر کسب و کاری به راحتی نمیتونه رهبری قدرت رو به عهده بگیره. این استراتژیِ زمانی قابل اجراست و حداقل ریسک داره که شرکت توانایی مالی خوبی داشته باشه ، بتونه مواد اولیه ارزان قیمت تهیه کنه، مجهز به تکنولوژی مدرن باشه و قدرت توزیع گسترده ای داشته باشه.
استراتژی تمرکز:
تمرکز تولیدکنندگان کالا یا محصول روی گروه خاصی از مشتری هاست به همین خاطر تقاضا افزایش پیدا میکنه و فروش قابل قبولی داره و از همه همتر که هزینه تبلیغات و توزیع کاهش پیدا میکنه.
استراتژی متمایز سازی:
تولیدکننده ها تلاش میکنن محصول متمایز و خاصی تولید کنن و با رقیب های خودشون رقابت کنن تا به سوددهی برسن.
استراتژی نفوذ در بازار:
سعی میکنیم که سهم بیشتری در بازارهای فعلی به دست بیاریم با روش هایی مثل تبلیغات گسترده،اعطای تبلیغ و … .
استراتژی توسعه بازار:
تلاش میشه تا نظر مشتری های جدید به محصولات تازه جذب بشه و به خرید و استفاده از محصولات قدیمی تمایل نشون بدن . تا علاوه بر مشتری های قدیمی ، مشتری های جدید هم به گروه مصرف کنندگان محصول اضافه بشن.
استراتژی توسعه کالا:
به منظور گسترش کالاها و تولید کالاهای جدید برای بازارهای فعلی هست.
استراتژی تنوع بخشی:
تلاش میشه تا کالاهای جدید در بازارهای نوپا معرفی بشن که البته با ریسک همراه هست.
استراتژی همکاری با رقیب:
باعث میشه تا منابع بیشتر و اطلاعات بیشتری برای رسیدن به موفقیت داشته باشیم . هرچه قدر آگاهی ما از پیرامون و محیط بیشتر باشه ، بهتر میتونیم خودمون رو به مشتری ها معرفی کنیم و برند خود رو به نمایش بذاریم.
استراتژی راه اندازی کمپین:
برای به وجود آوردن اتحاد بین مشتری ها بسیار کاربردی هست. ما میتونیم با اشتراک گذاشتن داستان های مختلف، تبادل نظر ، دادن ایده یا مطالب طنز درباره ی موضوعی خاص برای مشتری ها موثر واقع بشیم.
استراتژی استفاده از مشتری ها برای تولید محتوا:
معمولا خواسته ها و نظرات مشتری ها در یک سو و یکسان هست ، مامیتونیم از اون ها برای تولید محتوای مفید تر که خواسته ی همه ی اونهاست استفاده کنیم . در یک پژوهش ثابت شد ۳۳%از محتواهایی که توسط کاربران ساخته میشه ، نفوذ بیشتری بر خرید مشتری ها گذاشته.
نکات مهم در استراتژی بازار یابی:
مشتری:
دلیل اینکه بازاریابی درحال تکامل هست و ما در شرایط مختلف به استراتژی های گوناگون احتیاج داریم، مشتری هست . عادت ها و تصمیم های مشتری ها با هم متفاوت و در واقع مشتری نقطه شروع عملیات استراتژِی ماست.
شرکت:
بررسی نقاط قوت وضعف اون. ما باید بدونیم چه پتانسیل و توانایی برای راهبرد اهداف داریم ، باید تجزیه و تحلیل کنیم تا تصمیمات درستی بگیریم.
رقابت:
هم بر مشتری و هم بر شرکت تاثیرگذار هست. در حقیقت فعالیت های بازاریابی و تبلیغاتی برای ترس از رقابت انجام میشن.
محیط سیاسی:
بسیاری از عوامل بر شرایط سیاسی یک کشور تاثیرمیذارن که اون هم مستقیما روی فعالیت ما تاثیرگذار هست.
محیط تکنولوژیک:
تکنولوژی یک عنصر ساخته شده از استراتژی بازاریابی هست ، ما باید شرایط حال حاضر رو بسنجیم و خودمون رو با اون وقف بدیم.
محیط اجتماعی:
برند مک دونالد وارد هر کشوری که میشه منوی خودش رو بر اساس ذائقه و فرهنگ کشور تغییر میده تا در بین افراد جایگاه پیدا کنه . محیط اجتماعی در مکان های مختلف متفاوت هست بر اساس اون استراتژی هم متفاوت میشه.
محیط اقتصادی :
اگر بخوایم محصول بهتری رو وارد بازار کنیم ، باید به محیط اقتصادی کشور توجه کنیم. مثلا خیلی از برند ها فقط در کشورهای توسعه یافته موجود هستن و در کشور های درحال توسعه هم وارد نمیشن که به دلیل محیط اقتصادی اون کشور هاست. موقع تدوین یک استراتژی باید بازار مناسبی رو هدف بگیریم.
نقاط قوت استراتژی بازاریابی
داشتن دانش و تخصص های لازم و همچنین دادن امتیازها و خدماتی که در نتیجه محصولات خودمون به مشتری ها میدیم از مهمترین نقاط قوت استراتژی بازاریابی محسوب میشن.