ایده پردازی و روش های خلق می تونه زمینه ساز اتفاقات بزرگ در زندگی و کسب و کار ما باشه . ایده پردازی یعنی تفکر باهوشانه برای خلق محصول و یا روش جدید برای کار یا زندگی. در زندگی روزمره برای مسائل مختلف ایده های متفاوتی به ذهن ما میرسن که خیلی از اونها کاربردی و خاص هستن .ولی برای اینکه با ایده پردازی و اصول اون در کسب و کار یا هر حرفه ای بیشتر آشنا بشیم باید مراحل و روش های اون رو بشناسیم .
ایده پردازی نیاز داره ، برای تفکر خلاق خودتون محدودیت ایجاد کنید. یعنی علاوه بر این که به افزایش مهارت حل مسئله فکر می کنید ، محدودیت های بودجه و زمان را هم در نظر بگیرید.
دنبال ایجاد تغییر باشید. اگه هر روز برات تکراریه ، برنامه های جدید بنویس. برای زندگی ، برای تحصیل ، برای کسب وکار و… تغییر محل و تغییر رفتار رو مد نظر قرار بده. به دیگران با دقت گوش کنید. از هر چیزی ایده بگیرید. روابط محکم تر ، با اطمینان بیشتر ایجاد کنید. درباره ی ایده ها صحبت کنید. برای خودتون مربی و منتقد داشته باشید. کسی که به شما بازخورد بده. این رو بدونید که کار خلاقانه نیاز به پیش نویس داره. باید زیاد سعی کنید. شکست بخورید و تسلیم نشوید.
مراحل یک ایده پردازی موفق :
ایده پردازی رو می تونید از حل یک مشکل یا مسئله شروع کنید. فقط باید شروع کنید. وقتی درد تشخیص داده شد باید برای درمان ایده پردازی کنید. اینجا سعی می کنیم ایده پردازی در کسب و کار و بیزینس رو بررسی کنیم. ایده پردازی درست می تونه ایده های جدید ، پول ساز و موفق رو ایجاد کنه. ایده های نو باید از حالت صرفا یک ایده خارج بشه. باید عملی بشه. ایده ای که عملی نشع فقط یه رویاست . این واقعیت را چندین بار تکرار کنید.
مرحله ی خلق ایده
در خیلی از کسب و کارها برای اینکه مشکلی رو حل کنیم یا نیازی رو رفع کنیم از ایده پردازی استفاده میکنیم. ایده هایی که بدست میاریم به جز حل مشکل باید در دو حوزه ی دیگه کاربرد داشته باشن: شایستگی محوری، نیازسنجی مشتریان
در شایستگی محوری ایده پردازی برای افزایش توانایی های شرکت استفاده میشه . در این نوع ایده پردازی شرکت دنبال تولید خدمات یا محصولات جدید یا پیدا کردن بازار فروش جدید هست.
درباره نیازسنجی مشتریان ایده پردازی کمک میکنه تا فواید تحقیقات و بررسی های بازاریابی رو بیشتر درک کنیم و بهره مند بشیم. تحقیقات بازار ، نظر سنجی و اشتراک ایده ها ، می تونه توانمندی شرکت رو بالا ببره . پس منجر به خلق خدمات و محصولات جدید و یا بازارهای جدید می شه.
در مرحله خلق ایده و ایده پردازی برای یک پروژه یا کسب و کار، توجه به نکات زیر میتواند مفید باشد:
- تحلیل بازار:
- بررسی نیازها و مشکلات موجود در بازار.
- شناخت رقبا و فرصتهای بازار.
- شناخت مشتریان:
- تعیین دقیق هدف گروههای مشتریان.
- درک نیازها و ترجیحات مشتریان.
- ابتکار و نوآوری:
- تفکر خلاقانه و ایدههای نوآورانه.
- استفاده از تجربیات یا فناوریهای جدید.
- مدل کسب و کار:
- تعیین مدل کسب و کار (چگونگی ایجاد ارزش و درآمد).
- بررسی پتانسیل سودآوری.
- پایداری مالی:
- برآورد هزینهها و درآمدها.
- تحلیل پایداری مالی در طولانی مدت.
- قابلیت اجرایی:
- بررسی قابلیت اجرای ایده با منابع موجود.
- ارزیابی اجرای عملیاتی و فنی.
- تطبیق با تغییرات:
- ارزیابی قابلیت تطبیق با تغییرات در بازار.
- پیش بینی احتمال تغییرات فناورانه یا محیطی.
- مزیت رقابتی:
- شناخت مزایای رقابتی نسبت به رقبا.
- تعیین نقاط قوت و ضعف رقبا.
- استراتژی بازاریابی:
- تعیین استراتژی بازاریابی برای جذب مشتریان.
- ارتباط با نیازها و ارزشهای مشتریان.
- قانونی و اخلاقی:
- ارزیابی ابعاد قانونی و اخلاقی ایده.
- اطمینان از پایبندی به استانداردها و قوانین.
- بازخورد و بهبود مستمر:
- دریافت بازخورد از مشتریان و بازار.
- امکان بهبود مستمر ایده و محصول.
مرحله ی انتخاب ایده
قبل از اینکه ایده پردازی رو شروع کنیم باید ایده ها رو انتخاب کنیم . در این مرحله معیارهایی رو باید در نظر بگیریم که ایده ها بر اساس اونها سنجیده بشن و همچنین افرادی که مسئول ارزیابی هستن و ایده های اصلی که بیشتر باید مورد ارزیابی قرار بگیرن تا به مرحله یاجرا برسن،تعیین میشن. فرآیند انتخاب رو با استفاده از برچسب و تگ برای تبدیل کردن ایده ها به دسته بندی های معنی دار شروع میکنیم . ابتدا محصولات رو دسته بندی میکنیم بعد جزئیات بیشتر و ویژگی های اونها رو تگ میکنیم و در مرحله ی بعد با این دسته بندی ها و تگ کردن ها ایده ها رو اولویت بندی میکنیم .
در مرحله انتخاب ایده،در ایده پردازی توجه به عوامل مختلفی از جمله بازار، مشتریان، اجرای پروژه، و موارد مالی ضروری است.
- بازار و تقاضا:
- اطمینان از وجود بازار برای محصول یا خدمات شما.
- بررسی تقاضا و نیازهای واقعی مشتریان.
- مزیت رقابتی:
- تحلیل دقیق مزایای رقابتی ایده شما نسبت به رقبا.
- اطمینان از قابلیت محصول یا خدمات بهتر و کاربردی تر.
- هدف مشخص:
- تعیین هدف و موضوع کلی پروژه به صورت واضح.
- اطمینان از تطابق ایده با اهداف شخصی یا سازمانی.
- قابلیت اجرایی:
- ارزیابی قابلیت اجرای ایده با منابع موجود.
- امکانات لازم در زمینه منابع انسانی، مالی، و فنی.
- بازده مالی:
- بررسی پتانسیل درآمدزایی و سودآوری.
- هزینهها و محاسبه بازده سرمایه.
- مشتریان و بازخورد:
- تعیین گروه هدف و شناخت نیازها و ترجیحات مشتریان.
- بازیابی بازخوردهای مشتریان و بازار.
- فرصتها و تهدیدها:
- تحلیل فرصتها و تهدیدهای محیط خارجی.
- برآورد تأثیرات احتمالی تغییرات در بازار.
- بهرهوری و اثربخشی:
- ارزیابی تأثیر مثبت ایده بر بهرهوری و اثربخشی.
- تعیین چگونگی بهبود فرآیندها یا ارتقاء خدمات.
- ریسک:
- تحلیل خطرات احتمالی در اجرای ایده.
- ارائه راهکارهای مدیریت ریسک.
- مرحله توسعه و تکامل:
- اندیشیدن درباره مراحل توسعه آینده و امکانات تکامل.
- انجام برنامهریزی برای تطبیق با تغییرات و نوآوریهای آینده.
در نهایت، توجه به تمام این نکات به شما کمک میکند تا ایده پردازی موفقی را انتخاب کنید که با چالشها و امکانات بازار بهترو هماهنگ تر باشد.
مرحله ی پیاده سازی ایده
به موفقیت رسیدن این مرحله بستگی به انتخاب بهترین ایده ها و عملی کردن اونها توسط شرکت دارد. از طرفی یک برنامه ی منظم برای ایده پردازی باید وجود داشته باشه تا همه کارکنان شرکت وظیفه خودشون رو بدونن و عملی کنن در واقع باید طراحی فرآیند مناسب ایده پردازی تبیین شود. همچنین افرادی که برای نقش های ایده پردازی انتخاب میشن باید توانایی پذیرفتن ایده های جدید رو داشته باشن.
در مرحلهی پیادهسازی ایده، میتوانید به موارد زیر توجه کنید:
- تشکیل تیم:
- تشکیل یک تیم قوی و متخصص.
- تعیین وظایف و مسئولیتهای اعضای تیم.
- تدویناکشن پلن:
- تدوین برنامه ی عملیاتی به صورت جزئی با زمانبندی دقیق.
- تعیین مراحل و وظایف مختلف پروژه.
- مدیریت منابع:
- مدیریت منابع مالی، انسانی و فنی.
- اطمینان از بهرهوری منابع.
- توسعه محصول یا خدمات:
- شروع فرآیند توسعه محصول یا خدمات.
- اعمال نظارت بر کیفیت و تستهای لازم.
- بازاریابی و فروش:
- اجرای استراتژی بازاریابی و فروش.
- جذب مشتریان و ایجاد تبلیغات موثر.
- ارتباط با مشتریان:
- ایجاد و بهبود ارتباط با مشتریان.
- دریافت بازخورد و پاسخگویی به نیازهای آنها.
- مدیریت پروژه:
- مدیریت پروژه به صورت فعال.
- رصد پیشرفت، اصلاح برنامه، و مدیریت ریسک.
- تطابق با استراتژی:
- اطمینان از تطابق ایده با استراتژی و اهداف کسب و کار.
- اعمال تصمیمات منطبق با نیازها و تغییرات بازار.
- تبلیغات و PR:
- استفاده از روشهای تبلیغاتی و PR برای افزایش آگاهی در بازار.
- راهاندازی کمپینهای تبلیغاتی موثر.
- آموزش و توسعه پرسنل:
- آموزش و توسعه مهارتها و دانش پرسنل.
- ایجاد فرهنگ کاری مناسب.
- مانیتورینگ و بهبود مستمر:
- مانیتورینگ عملکرد و بهبود مستمر فرآیندها.
- اعمال تغییرات بر اساس بازخورد و تجربیات.
- مدیریت امور مالی:
- مدیریت دقیق امور مالی و پایداری مالی.
- اصلاح بودجه بر اساس نیازها و نتایج.
همچنین، این مرحله نیازمند انعطاف و توانایی سازمان در تطابق با تغییرات بازار و محیط کسب و کار است.
تکنیک ها و روش های مختلف ایده پردازی
میشه گفت فرآیند ایده پردازی شامل مشخص کردن دقیق نقش ها و مسئولیت هاست. در مرحله ی بعد آمادگی پذیرش ایده ی جدید ( حتی از خارج از سازمان ) باید بوجود بیاید. . سپس بر اساس رویکرد جدید پاداش داده شود. برای انجام این مراحل روش های مختلفی وجود دارد که به بیان آنها می پردازیم.
تکنیک اسکمپر (scamper) در ایده پردازی
روشی در ایده پردازی که در اون قدرت اراده مهمترین رکن محسوب میشه. در واقع یک چک لیست هست که به شخص کمک میکنه تا ایده های خودش رو برای بهبود محصولات یا تولید محصولات جدید ثبت کنه. چک لیست تکنیک اسکمپر برای ایده پردازی موارد زیر رو در بر میگیره:
- S: Substitute (جایگزین کردن)
- C: Combine (ترکیب کردن)
- A: Adapt (اقتباس کردن یا وفق دادن)
- M: Modify (اصلاح کردن)
- P: Put to another use (پیداکردن یک کاربرد دیگر)
- E: Eliminate (حذف کردن)
- R: Reverse (وارونه کردن)
درباره روش اسکمپر بیشتر بدانید
تکنیک طوفان فکری (brain storm ) در ایده پردازی :
این روش ایده پردازی ، توسط باب ابری ایجاد شد.در این مورد راه حل های زیادی برای مشکل گفته میشه که در اونها هدف تعداد ایده هاست نه درستی و غلط ایده ها . افراد هر ایده ای که به ذهنشون برسه رو میگن و هرچه ایده نامتعارف تر باشه ،بهتره.
چون ادیت ایده های بزرگ یا عجیب راحت تر از تبدیل ایده های کوچک به راه حل مناسب هست. گاهی هم چند ایده کوچک میتونن با هم ادغام بشن . به یک راه حل برسن. این روش ایده پردازی معمولا برای گروه های ۶تا۱۰ نفره کاربرد داره ولی اگر یک فرد هم بخواد طوفان فکری رو انجام بده میتونه و همه ی ایده ها به ذهن خودش خطور میکنه.
در طوفان فکری یا هنگامی که میخواهید خلق ایده، نوآوری یا حل مسئله کنید، میتوانید از روشها و راهکارهای زیر استفاده کنید:
- نقشه ذهنی (Mind Mapping):
- ایجاد نقشههای ذهنی برای به تصویر کشیدن ارتباطات میان افکار.
- این ابزار به شما کمک میکند تا ارتباطات نهفته و ایدههای مختلف را بشناسید.
- پرسشهای خلاقانه:
- ایجاد پرسشهای که تشویق به فکر خلاقانه و ایده پردازی کند.
- مثال: “چگونه میتوانیم فرآیند را بهبود بخشیم؟” یا “چگونه میتوانیم نیازهای مشتریان را بهتر برآورده کنیم؟”
- تحول مفهومی (Conceptual Blending):
- ترکیب افکار و مفاهیم مختلف برای ایجاد کانسپت یا ایده جدید.
- اتصال ایدههایی که غیر ممکن به نظر می رسند.
- مشاهده و توجه به محیط:
- توجه به جزئیات محیط اطراف و شناخت نقاط قوت .
- مشاهده نیازها و فرصتهای پنهان.
- جلسات تیمی:
- برگزاری جلسات تیمی برای اشتراک ایدهها و ترکیب دیدگاههای مختلف.
- استفاده از هوش جمعی و تجربیات متنوع افراد.
- مطالعه و تحقیق:
- مطالعه مقالات، کتب، یا رویدادهای مرتبط با حوزه مورد نظر.
- آگاهی از تازهترین دانشها و رویدادها.
- تغییر زاویه دید:
- تغییر زاویه دید به مسئله یا فرآیند مورد نظر.
- سوال کردن از خودتان: “اگر این مسئله از دید دیگری نگاه شود چه اتفاقی میافتد؟”
- تلاش برای پذیرش خطا:
- خطاها به عنوان فرصتهای یادگیری و بهبود دیده شوند.
- ترکیب افکار خوب و بد برای ایجاد راهحلهای بهتر.
- برگزاری جلسات (Brainstorming):
- تشکیل جلساتی که اعضای تیم باز و آزاد فکر کرده و ایدههای خود را به اشتراک بگذارند.
- تشویق به تولید ایدههای بدون هیچگونه انتقاد.
- استفاده از تکنیکهای خلاقیت:
- استفاده از تکنیکهایی مانند SCAMPER، TRIZ، یا ۶ Thinking Hats برای تحریک فکر خلاقانه.
هدف از این روشها افزایش ایده پردازی، تحلیل مسائل از زوایای مختلف، و ایجاد راهحلهای نوآورانه است.
تکنیک لیست سازی در ایده پردازی :
این روش ایده پردازی ،روشی کاملا تحلیلی که نقاط قوت، ویژگی های محصول یا خدمات ارائه شده رو لیست میکنیم. مثلا محصولی داریم که میخوایم بدونیم چطور اون رو بفروشیم ، محصول رو قطعه قطعه میکنیم و ویژگی های هر قطعه رو مینویسیم و تمام کاربردهای اون قطعه رو مینویسیم تا بدونیم نکات مثبت و منفی کدوم هستن که با تغییر اونها فروش محصول بهتر بشه.
تکنیک لیستسازی یکی از روشهای مؤثر در ایده پردازی است که به شما کمک میکند تا ایدهها و مفاهیم مختلف را سازماندهی و ثبت کنید. این تکنیک باعث میشود ایدههای ذهنی شما به صورت دقیق و سازمانیافته نمایان شوند. در زیر چند مرحله از استفاده از تکنیک لیستسازی در ایده پردازی آورده شده است:
- تعیین موضوع:
- ابتدا موضوع یا مسئله مورد نظر خود را مشخص کنید.
- نوشتن لیست ایدهها:
- شروع به نوشتن هر ایده، تصویر یا کلمهای که به ذهن شما میآید، بکنید.
- در مورد ارزیابی یا اجرای ایدهها در این مرحله فکر نکنید.
- گسترش لیست:
- ایدهها را به طور پیوسته گسترش دهید.
- از هر ایده ای استقبال کنید و از هر چیزی الهام بگیرید.
- تفکیک و دسته بندی ایدهها:
- ایدهها را به دستههای مختلف تفکیک کنید.
- این دستهبندی میتواند بر اساس موضوع، نوع ایده یا هر معیار دیگری باشد.
- اولویتبندی:
- ایدهها را بر اساس اهمیت و اولویتهای مختلف رتبهبندی کنید.
- تعیین کنید که کدام ایدهها اولویت بالاتری برای بررسی و اجرا دارند.
- ترکیب ایدهها:
- ایدهها را ترکیب و تلفیق کنید تا احتمالاً یک ایده جدید و نوآورانه ایجاد شود.
- توجه به تفاوتها و ترکیب المانهای مختلف داشته باشید.
- تحلیل و انتخاب:
- ایدهها را تحلیل کنید و به انتخاب ایدههای مؤثرتر بپردازید.
- این انتخاب میتواند بر اساس امکانات اجرایی، تاثیر، یا دیگر معیارهای مهم باشد.
- پیشروی به مرحله بعد:
- بر اساس لیست ایدهها و انتخابهایتان، به مرحله بعد ایدهپردازی بروید.
تکنیک لیستسازی در ایده پردازی به عنوان یک ابزار ساده اما قدرتمند میتواند فرآیند ایده پردازی را ساده و موثر نماید و به شما کمک کند تا ایدههای مختلف را به طور جامع مدیریت کنید.
تکنیک نقشه ذهنی ( تکنیک تونی بوزان ) در ایده پردازی :
یک تکنیک ایده پردازی گرافیکی هست که باعث ایجاد ارتباط بین اطلاعات گردآوری شده و ایده های مختلف با هم استفاده میشه. به این صورت که ما ایده ای رو در نظر میگیریم و ، وسط صفحه مینوسیم با استفاده از خط یا منحنی اون رو به ایده ها و اطلاعات قبلی و بعدی که بدون هیچ ترتیب خاصی در اطراف صفحه نوشتیم ربط میدیم . هدف از این کار یادداشت برداری و دسته بندی اطلاعات و ایده ها برای اشتراک گذاشتن با افراد دیگه هست.
تکنیک نقشه ذهنی یک ابزار بصری است که به شما کمک میکند ارتباطات بین ایدهها و اطلاعات را به صورت گرافیکی و منظم نمایش دهید. این تکنیک در ایدهپردازی و تفکر خلاقانه موثر است و میتواند به شما در بهترین شکل ممکن در جهت ترتیب و سازماندهی ایدهها برای کسب و کار کمک کند. مراحل زیر توضیح میدهند چگونه میتوانید از تکنیک نقشه ذهنی در ایدهپردازی برای کسب و کار استفاده کنید:
- تعیین موضوع:
- مشخص کنید که برای کدام جنبه از کسب و کارتان میخواهید ایدهپردازی کنید، مانند محصول جدید، بازار هدف، یا استراتژی بازاریابی.
- نقطه مرکزی:
- یک نقطه مرکزی را برای موضوع خود ایجاد کنید و آنرا وسط نقشه قرار دهید.
- افزودن شاخههای اصلی:
- شاخههای اصلی اطراف نقطه مرکزی را ایجاد کنید و هر شاخه را به یک جنبه اصلی از موضوع خود اختصاص دهید (مثلاً: محصولات، بازار هدف، مالی، بازاریابی).
- افزودن زیرشاخهها:
- زیرشاخههای هر شاخه اصلی را افزوده و با جزئیات بیشتری به هر جنبه اصلی اطلاعات اضافه کنید.
- اتصال اطلاعات:
- اطلاعات و ارتباطات میان شاخهها و زیرشاخهها را با خطوط یا فرمهای مختلف نشان دهید تا ارتباطات روشنتری داشته باشید.
- استفاده از رنگها و تصاویر:
- از رنگها و تصاویر برای تمیزتر کردن و زنده کردن نقشه ذهنی استفاده کنید.
- توسعه ایدهها:
- ایدههای جدید را به عنوان زیرشاخهها افزوده و با دیگر شاخهها و ایدهها ارتباط برقرار کنید.
- استفاده از کلمات کلیدی:
- از کلمات کلیدی یا عبارات مهم برای نمایش اطلاعات استفاده نمایید.
- تغییر و بهروزرسانی:
- بهروزرسانی نقشه ذهنی خود هنگامی که اطلاعات جدیدی دریافت کردید یا تغییراتی در کسب و کار اتفاق افتاد.
استفاده از تکنیک نقشه ذهنی در ایده پردازی به شما کمک میکند تا نه تنها ایدههای خود را به صورت منظم ثبت کنید بلکه ارتباطات بین آنها را بهتر درک و ارزیابی کنید. این ابزار به عنوان یک طرح بصری و جاذب برای تفکر خلاقانه و ایده پردازی مفید است.
تکنیک تصویرسازی درایده پردازی ( برایان مارتیمور):
در این روش ایده پردازی ذهن ما دیگه روی مشکل فکر نمیکنه بلکه روی تصویر اون تمرکز میکنه و ضمیرناخودآگاه ما روی مسئله فکر میکنه و از طریق کشف و شهود اطلاعات و ایده های مختلفی درباره موضوع به ذهن ما میرسه. در واقع محرک های ذهنی باعث میشن که احساسات و عواطف فرد در طوفان فکری و مواجه با چالش ها به کار بیان. نحوه ی کار به این صورت است که تعدادی عکس جذاب که به چند موضوع اشاره داره ، پخش کنی و بعد از حاضرین بخوای که در موردش صحبت کنن. بعد گروه های دو نفری اقدام به اشتراک گذاشتن عقیده کنند.
برایان یک استاد طراحی است که تکنیکهای خلاقیت و تفکر خلاقانه را ترویج میکند. او به تصویرسازی و محرکهای تصویری به عنوان ابزارهای مهم در تولید ایده و حل مسائل نگریش میکند. این تکنیکها ایده پردازی به شکل زیر توضیح داده میشوند:
- تصویرسازی (Visualization):
- تصویرسازی به معنای ایجاد تصویر ذهنی از ایده یا مفهوم است.
- این تصویر ذهنی میتواند با استفاده از تصاویر، رنگها، شکلها، و حتی کلمات، ایجاد شود.
- تصویرسازی کمک میکند تا ایدهها و اهداف به شکل واقعیتر و قابل فهمتری مطرح شوند.
- این تکنیک میتواند به عنوان ابزاری برای تعامل با ایدهها، برنامهریزی و دستیابی به اهداف کمک کند.
- محرکهای تصویری (Visual Stimuli):
- این محرکها شامل هر چیزی است که بتواند ایجاد تصویر ذهنی نماید؛ مثل تصاویر، نمودارها، نقشهها و تصاویر متحرک.
- محرکهای تصویری میتوانند الهامبخش باشند و کمک کنند تا افکار و ایدهها به شکل بهتری در ذهن شما شکل گیرند.
- این محرکها میتوانند ایدهپردازی را تسهیل کرده و ایدهها را به نحوی که قابل فهم و جذاب باشند، ارائه دهند.
این روش ایده پردازی تاکید دارد که استفاده از تصویرسازی و محرکهای تصویری میتواند فرآیند تفکر خلاقانه را تسهیل کرده و ایدهها را به شکل موثرتر و قابل درکتری نشان دهد. این تکنیکها میتوانند به خلاقیت، حل مسائل و ارتقاء بهترین نتایج در تولید ایدهها کمک کنند.
تکنیک استوری بورد درایده پردازی :
در این روش ایده پردازی داستان تصویری برای رسیدن به ایده ی مطلوب رو بیان میکنیم. در واقع افراد خلاق ایده هایی که در طول کار بدست آوردن رو به افراد نشون میدن. باید مراحل و اطلاعات هر ایده رو روی برگه ها یا کارت های جداگانه نشون بدیم بعد اونها رو روی تخته یا پنل قرار بدیم . تصاویر باید قابل درک و اطلاعات اون برای بیننده واضح باشن.
تکنیک استوریبورد یک ابزار قدرتمند در ایدهپردازی و طراحی است که برای نمایش و تبدیل ایدهها و مفاهیم به شکل داستان جذاب به کار میرود. این تکنیک از عناصر تصویری و متنی برای ایجاد یک داستان کوتاه و جذاب برای ایدهها استفاده میکند. در زیر به برخی از مراحل و مفاهیم مرتبط با تکنیک استوریبورد در ایدهپردازی اشاره میشود:
- تعیین هدف:
- مشخص کنید که هدف اصلی استوریبورد چیست؟ آیا شما قصد دارید یک مفهوم را توضیح دهید، یک محصول را معرفی کنید یا مسئلهای را حل کنید؟
- انتخاب زمینه و محتوا:
- انتخاب زمینه و موضوع مهم است. اطمینان حاصل کنید که محتوا و داستانهایی که انتخاب میکنید، مرتبط با هدفتان باشند.
- تقسیم داستان به بخشها:
- داستان را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید، هر کدام از این بخشها باید یک جنبه یا مرحله از ایدهتان را نشان دهد.
- استفاده از تصاویر و نمودارها:
- تصاویر، نمودارها و شکلها را به عنوان عناصر تصویری اصلی در داستان استفاده کنید. این تصاویر باید به خوبی با متن داستان هماهنگ شوند.
- ساخت داستان:
- داستان را به صورت جذاب بنویسید. از زبان ساده و قابل درک استفاده کنید.
- نمایش جریان کار:
- اگر درباره محصول یا خدمات کار می کنید، جریان کار یا تجربه کاربری را به صورت تصویری واضح نشان دهید.
- تاثیرگذاری و انگیزشی:
- داستان باید انگیزهبخش و تاثیرگذار باشد. افراد را به عمل وا داشته و به ایدهی شما کمک کند.
- توضیح پایان:
- داستان را منطقی و جذاب به پایان برسانید و از خواننده خود دعوت به اقدام خاص ( مدنظر شما) کنید.
تکنیک نقش بازی کردن :
در این روش ایده رو بازی میکنیم . هر فردی نقش اعضا یا اجزای ایده رو به عهده میگیره و اون رو بازی میکنه ، این کار باعث میشه که ایده های جدید هم به ذهن برسه.
تکنیک نقش بازی کردن (Role-playing) یک روش فعال در ایدهپردازی است که افراد را وادار به بازیگری نقشها و نقل قول از نقطه نظر شخصیتها میکند. این تکنیک معمولاً در جلسات گروهی یا تیمی به کار میرود و به شرکتکنندگان کمک میکند تا مسائل و چالشها را از دیدگاههای مختلف به چشم ببینند.
- تعیین هدف:
- مشخص کنید که هدف از نقش بازی کردن چیست؟ آیا برای درک مشکلات، تحلیل ایدهها یا آزمون راهحلها نقش بازی می کنید؟
- انتخاب نقشها:
- تعیین کنید کدام افراد در نقشهای خاصی قرار میگیرند؟ به عنوان مثال، ممکن است یک نفر نقش مشتری را بازی کند و دیگران به عنوان تیم فنی یا بازاریابی نقش بپذیرند.
- تهیه داستان یا سناریو:
- یک داستان یا سناریو را تدوین کنید که به شرکتکنندگان کمک کند تا به نقشهای خود پرداخته و با موقعیتهای واقعی مواجه شوند.
- پرداختن به نقشها:
- شرکتکنندگان در نقشهای تعیین شده وظایف و مسئولیتهای مربوط به هر نقش را بازی میکنند.
- تبادل نظر و بررسی:
- در حین بازی نقش، افراد نظرات و تجربیات خود را از دیدگاه نقشی که بازی میکنند ارائه میدهند.
- تحلیل نتایج:
- پس از پایان، تجربیات و نظرات شرکتکنندگان را مورد تحلیل قرار داده و از نتایج برای بهبود فرآیند یا ایدهپردازی استفاده کنید.
تکنیک نقش بازی کردن به شرکتکنندگان این امکان را میدهد که از دیدگاههای مختلف به موضوعات نگاه کنند و بهترین راهحلها را پیدا کنند. این تکنیک معمولاً به بهبود ارتباطات، تیمورک، و حتی بهترین فهم از مشکلات یا فرصتها کمک میکند.
تکنیک پیوندهای اجباری:
در این روش ایده های متفاوت رو به هم ربط میدیم تا به یک ایده ی واحد برسیم. نتیجه ممکن منحصر به فرد نباشه ولی هیجان انگیز هست. مثل ساعتی ماشین حساب هست یا کفشی که چراغ میزنه . محصولات جدیدی تولید میشن که معمولا بازار خوبی دارن.
تکنیک “پیوندهای اجباری” (Forced Connections) یک رویکرد در ایدهپردازی و تفکر خلاقانه است که به منظور ایجاد ارتباط بین دو یا چند مفهوم یا ایده مختلف برای تولیدخلاقانه و نوآورانه استفاده میشود. این تکنیک به افراد کمک میکند تا ارتباطات جدید را برقرار کنند و از ترکیب مفاهیم مختلف، ایدههای نو و متفاوت به دست آورند. مراحل کلی این تکنیک به شرح زیر است:
- انتخاب مفاهیم:
- مفاهیم یا ایدههای مورد نظر را انتخاب کنید. این مفاهیم میتوانند به نظر غیرمرتبط یا متفاوت باشند.
- شناسایی ارتباطها:
- تلاش کنید برای پیدا کردن ارتباطها یا اشتراکات غیر منتظره بین مفاهیم انتخابی. حتی اگر به نظر غیرممکن یا غیر قابل ترکیب به نظر آمده باشند.
- ایجاد ارتباط اجباری:
- دربسیاری از مواقع، ارتباطات اجباری و تلاش برای ترکیب مفاهیم ممکن است ایدههای نو و خلاقی ایجاد کند. مثلاً تلاش کنید دو مفهوم به نظر متفاوت را با یکدیگر ترکیب کنید و یک ایده جدید ایجاد کنید.
- پیادهسازی ایده:
- ایدههای جدیدی که از ترکیب مفاهیم به دست آمده است را برای حل یک مسئله خاص یا ارتقاء یک فرآیند خاص پیادهسازی کنید.
- بررسی و ارزیابی:
- ایده جدید را بررسی کرده و از طریق فیدبک و ارزیابی به بهبود آن بپردازید.
تکنیک پیوندهای اجباری به شرکتکنندگان این امکان را میدهد که از ترکیب مفاهیم غیرمرتبط، ایدههای خلاقانه به دست آورند. این رویکرد به تنوع و نوآوری در تفکر و حل مسائل کمک کرده و در فرآیند ایدهپردازیبهترین نتایج را ایجاد میکند.
تکنیک رویاپردازی
این روش یکی از بهترین راه ها برای رسیدن به رویاهای عالی هست . با این روش آزادانه میتونیم به مسائل فکر کنیم و بدست آوردن ایده های خلاقانه رو آسان میکنه. در اصل برای رسیدن به هدفی مشخص خیالبافی مفید انجام میدیم . یک مثال هواپیما هست که حاصل رویاپردازی برادران رایت هست.
تکنیک رویاپردازی یک روش خلاقانه در ایدهپردازی است که از تصویرسازی و خلق تصاویر ذهنی برای تحریک خلاقیت و ایجاد ایدههای نوآورانه استفاده میکند. در این تکنیک، شما به طور جدی به تصاویر و بررسی جزئی داستانها و وضعیتهای آینده فکر میکنید. مراحل اصلی تکنیک رویاپردازی در ایدهپردازی عبارتند از:
- تعیین هدف:
- مشخص کنید که میخواهید از این تکنیک برای چه هدفی استفاده کنید؟ آیا به دنبال حل یک مسئله خاص هستید یا قصد دارید به یک حوزه خاص وارد شوید؟
- آمادهسازی ذهن:
- ایجاد یک محیط آرام و مطمئن برای فعالیت رویاپردازی.
- میتوانید از موسیقی آرامشبخش، رایحههای خاص یا تکنیکهای تنفسی برای آرامش ذهن استفاده کنید.
- تولید تصاویر ذهنی:
- با دقت به تصاویر و وضعیتهای ذهنی خود فکر کنید. این تصاویر میتوانند مربوط به آینده، موفقیت، یا حتی سناریوهای خیالی باشند.
- تفاصیل و جزئیات:
- جزئیات دقیق و واقعگرایانه را به تصویر ذهنی افزوده و به جزئیات و حوادث کوچک پرداخته و آن را واقعیتر کنید.
- تجسم احساسات:
- حس و احساسات خود را نیز در تصویرسازی اضافه کنید. احساسات مثبت و موفقیت، انگیزهبخش خواهند بود.
- توصیف موفقیت:
- به تفصیل به موفقیتها و دستاوردهای خود در آینده فکر کنید. این تصویر باید شما را به ارائه یک نگاه مثبت و امیدوار به آینده ترغیب کند.
- ثبت تصویر:
- تصویر ساخته شده را به نوشتار یا نقاشی تبدیل کرده تا به بتوانید به آن مراجعه کنید.
- استفاده از ایدهها:
- از ایدهها و تصاویر ذهنی به دست آمده در روزهای آتی برای حل مسائل یا ارتقاء کیفیت زندگی خود استفاده کنید.
تکنیک رویاپردازی از ایجاد یک تصویر ذهنی فعّال برای رسیدن به اهداف و آرمانها استفاده میکند و ممکن است به شما کمک کند تا با انگیزه بیشتر و ایدههای جدیدتری به موضوعات و چالشها نگاه کنید.
تکنیک ثبت و تبادل افکار
به افراد میگیم که ذهنیت خودشون رو درباره موضوع روی کاغذ بنویسن و بعد از مدتی با هم کاغذ ها رو تبادل کنن. فرد جدید نوشته رو میخونه و خودش روی اونها موضوع هایی رو اضافه میکنه به همین ترتیب دوباره عمل تکرار میشه و افکار و ایده های مختلف زیادی رد و بدل میشن.
تکنیک تفکر معکوس
با یک روش منطقی و عادی فرق داره. در این روش به جای فکر کردن به مسئله به ایده های مخالف فکر میکنیم. مثلا به جای اینکه به این فکر کنیم که “چطور دنبال کننده های خودمون رو افزایش بدیم”
به این فکر میکنیم که “چیکار کنم کسی منو دنبال نکنه”
ایده سازی منفی خیلی راحت تر هست و ایده های بیشتری معمولا به ذهن افراد میرسن. بعد میتوانیم دوباره معکوس عمل کنیم و ایده سازی منفی رو به مثبت تبدیل کنیم.تفکر معکوس یه تکنیک خلاقانه ست که به جای حل کردن مسئله، سوالات معکوس رو مطرح میکنه. یعنی به جای اینکه به فکر راهحلها بریم، ببینیم چطور میشه مشکل رو بدتر کرد. مثلا فکر کنیم چطور میتونیم موقعیت رو پیچیدهتر کنیم یا مشکل رو افزایش بدیم. بعد از این تفکرات معکوس، میشه به نتایج خلاقانهتری برسیم و از این دیدگاه نو ایدهها پیدا کنیم که به حل مسئله کمک کنند.
تکنیک زیر سوال بردن مفروضات
بخش زیادی از ذهن ما رو پیش فرض های مختلفی در برگرفته که اگر از اون ها رهایی پیدا کنیم ایده های خلاقانه زیادی به ذهن ما میرسه. برای این کار تعدادی فرضیه جدید مینویسیم و پیش فرض های قبلی رو فراموش میکنیم، صرف نظر از درست یا غلط بودن فرضیه ها تعدادی رو انتخاب میکنیم و در کسب و کار خودمون همه جوانب رو میپردازیم و ایده ها رو بر اساس این فرضیه ها میسازیم.
تکنیک زیر سوال بردن مفروضات یک روش تفکره که در آن فرد سعی میکنه مفروضات و فرضیاتی که به طور طبیعی در ذهن دارد را شناسایی و سوال کند. این تکنیک به افراد کمک میکند تا از دیدگاههای ثابت و پیشفرضهایی که ممکن است تصمیمگیریها و ایدهپردازیهایشان را تحت تأثیر قرار دهند، خارج شوند.
- شناسایی مفروضات:
- فرد باید مفروضات و فرضیاتی که به طور طبیعی در ذهن دارد را شناسایی کند. این مفروضات ممکن است در مورد مسائل مختلف، افراد، یا موقعیتهای مختلف باشند.
- سوال کردن از مفروضات:
- بعد از شناسایی مفروضات، فرد سعی میکند سوالاتی مطرح کند که به چالش کشیدن این مفروضات منجر شود. مثلاً ممکن است بپرسد “آیا این فرض صحیح است؟” یا “آیا این فرض تمام جوانب مسئله را دربرمیگیرد؟”
- بررسی تأثیر مفروضات:
- فرد باید بررسی کند که چگونه این مفروضات بر تصمیمگیریها و دیدگاههایش تأثیر میگذارند. آیا این مفروضات باعث محدود شدن انتخابها میشوند؟ آیا تصمیمگیریها به دنبال این مفروضات انجام میشود؟
- تغییر دادن مفروضات:
- در صورت لزوم، فرد ممکن است تصمیم بگیرد مفروضات خود را تغییر دهد یا به چالش بکشد. این ممکن است منجر به ایجاد دیدگاهها و ایدههای جدیدتری شود.
این تکنیک به افراد کمک میکند که از دیدگاه ثابت و محدودهای پیشفرض خود خارج شده و به دنبال دیدگاههای نو و برخورد با مسائل از زوایای مختلف باشند.
تکنیک معاشرت اجتماعی
به کارکنان شرکت ها اجازه بدین که با افراد سایر شرکت ها ارتباط داشته باشن و یا در لینکدین عضو بشن و در گفتگوهای سودمند اون شرکت کنن ، این موارد باعث به وجود اومدن جرقه ذهنی در کارکنان میشه.
تکنیک تشریک مساعی
در این روش دو یا چند نفر دست در دست هم میدن تا به یک هدف خاص برسن . اینطوری ایده های خلاقانه در گروه ها پر و بال میگیرن .
هرچه فرآیند ایده پردازی آزادانه تر و طبیعی تر باشه ایده های خلاقانه بهتری به ذهن میرسن. اینکه ما از کدوم تکنیک برای مسئله ی مورد نظر استفاده کنیم بستگی به نوع مسئله،دیدگاه مدیران منابع انسانی موجود و امکانات بستگی داره.