خلاقیت شغلی یعنی بررسی و ایجاد راههای جدید و بکر. خلاقیت شغلی یعنی تفکر جدید برای مشکلات قدیمی.
اینکه ما به عنوان صاحب یک کسب و کار از خلاقیت و تواناییهای وابسته به آن استفاده کنیم.
مطمئن هستیم که باعث رشد و پیشرفت کار ما میشه.
خلاقیت شغلی در حقیقت یعنی استفاده از تواناییهای ذهنی خودمون برای ساختن یک ایده یا مفهوم جدید
.خلاقیت شغلی، چیزی که هم اصیل و هم ارزشمند هست رو میسازه.
یه قسمت عمده از هر فعالیتی به ایده پردازی و خلاقیت مربوط میشه.
خلاقیت شغلی چیست ؟
درباره خلاقیت تصورات متفاوتی وجود دارن.
اولین تصور ذکر شده تصورات مثبت یا حدس زننده هستند .
این تصورات ، به ما میگن از چه چیزهایی لذت می بریم .
چه اتفاقاتی را دوست داریم برای ما بیفته و همه این اتفاقات را در ذهن ما می سازن.
دقیقا مثل تصورات بصری که در ذهن به وجود می آید . هر تصویر فکری مورد علاقه مون رو میتوانیم داشته باشیم.
تصورات بعدی تصورات بازسازنده هستند .
این تصورات به ما این توانایی را میدن تا ، تصاویر گذشته رو به طور غیر ارادی و غیر عمدی در مغز خودمون دوباره بازسازی کنیم.
تصورات ساختاری برای تجسم کردن شکل های سه بعدی در مغز و ساختن یک تصویر سه بعدی از یک نقشه مسطح به ما کمک می کنن.
تصورات جانشینی به ما اجازه میدهند که خودمون رو جای دیگران قرار بدیم و در غم ها و شادی اونها شریک بشیم.
تصورات پیشبینی کننده این توانایی را به ما میدهند که درباره آینده حدس بزنیم و آن را پیشبینی کنیم .
حتی برای بهتر شدن و رشد خلاقیت در زمینههای فرهنگی و اجتماعی هم وجود دارند.
مراحل فرایند خلاقیت شغلی
در کسب و کار چه زمانی دست به خلاقیت میزنیم؟؟؟
دقیقاً زمانی به خلاقیت احتیاج داریم که راه حل های گذشته برای حل مسائل و مشکلات کاربردی ندارن.
پس ما به دنبال یک فکر جدید و راه حل جدید هستیم در این مرحله خلاقیت وارد میشه.
- مرحله ی اول از خلاقیت به دست آوردن حقیقت هست. ما باید مسائل و مشکلاتی که پیش رو داریم رو شناسایی کنیم .
- آنهایی که باید حل بشن رو انتخاب کنیم.
- بعد از شناسایی باید همه داده هایی که پیرامون مشکل مورد نظر داریم جمع آوری کنیم.
- مرحله ی دوم پالایش کردن هست.
- داده هایی که جمع آوری کردیم باید طبقه بندی و گروه بندی بشن تا اطلاعات مهم از اطلاعات غیر مهم جدا بشن .
- آن ها را تفکیک کنیم و اگر اطلاعات بی فایده داشتیم، دور بریزیم..
- مرحله ی سوم به تجزیه و تحلیل اطلاعات مفید می پردازیم .
- با توجه به مشکل مورد نظر و هدفی که از حل این مشکل داریم از اطلاعات خودمون استفاده می کنیم.
- مرحله چهارم : مربوط به ایده یابی هست .
- حالا اطلاعات گذشته که جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدن روبررسی می کنیم .
- شروع به ساختن ایده های خلاقانه می کنیم.
- اول باید ایده ها را بسازیم . حتی یک سری از ایده ها ممکن آزمایشی و موقتی باشند و به هدف نرسن .
- مرحله ی پنجم: بعد از ساختن این ایده هاست . باید بهترین و مفید ترین اونها رو با توجه به موقعیت و شرایطی که در آن قرار داریم انتخاب کنیم.
- مرحله ی ششم : پیدا کردن راه حل نهایی هست . با توجه به ایده مورد نظر به دست میآید و به مرحله اجرا می رسانیم.
- مرحله ی هفتم : مربوط به نتیجه گیری و دریافت فیدبک مورد نظرهست.
- حالا که راه حل به مرحله اجرا رسید باید آن را گزینش کنیم .
- ضعف و کمبود های آن را بررسی کنیم بعد در جهت تکامل اون عمل کنیم .

پس برای خلاقیت شغلی باید :
ما اول با توجه به نیروی عقل خودمون و اطلاعات موجود درباره مشکل مورد نظر اطلاعات را دسته بندی می کنیم.
بعد ایده خلاق مورد نظر را می سازیم.
بهترین را انتخاب میکنیم .
به مرحله عمل می رسانیم .
در آخر آن را داوری و قضاوت میکنیم.
تا بهترین و عملی ترین راه برای مشکل ما پیدا بشه.
عوامل تاثیر گذار در داشتن خلاقیت شغلی :
۱- سوابق و پیشینه ی تاریخی :
تاثیر سوابق و گذشته شما در زمینه کسب و کار و اتفاقاتی که برای شما رخ داده اثر زیادی روی خلاقیت شما در زمان حال دارد.
معمولاً افراد خلاق به خاطر سابقه خودشون و موفقیت هایی که داشتند یا به دست میآورند ، فکر می کنند که افراد خیلی خلاقی هستند .
ایده پردازی به طور طبیعی و ناخودآگاه برای آنها اتفاق میافتد.
چون این تصورات از طرف افرادی که در محیط کار با آنها در ارتباط هستند به آنها القا می شه .
حتی با داشتن یک ایده خلاقانه در زمان های بعدی آنها را فرد خلاق می دونن!
یک نگرش مثبت به آنها القا می کند .
این نگرش باعث به وجود آمدن یک حس رضایت و خلاقیت بیشتر در افراد میشه .
در مقابل افراد غیر خلاق، از زمان کودکی در محیط های منفی بودن و حتی در موقعیت های کاری این منفی نگری و تصورات به آنها القا شده که اصلاً خلاق نیستند .
حتی زمانی که ایده های خوبی هم داشته باشند نادیده گرفته میشن .
یا حتی به ایده های خلاقانه خودشان توجهی نمی کنند.
۲- شرایط و موقعیت حال حاضر :
عامل بعدی شرایط و موقعیت فعلی ماست که در میزان خلاقیت ما تاثیر میگذارد. مثلاً در محیط کار آیا تشویق میشیم که ایده های جدید و خلاقانه ارائه بدیم؟
یا آنقدر با سایر افراد صمیمی هستیم که فکر و ایده ها را با آنها در میان بزاریم و مورد تمسخر واقع نشیم؟
یا حتی به عنوان صاحب یک کسب و کار برای ایجاد شرایط بهتر و بهبود موقعیت خودمون احتیاج به ایده های خلاقانه داریم؟؟؟
مسلما زمانی که در مورد محدودیت قرار بگیریم تفکر ما بیشتر فعال میشه .
میتونه در محدودیت ایده های بهتری را ارائه بده.
سومین عامل در میزان خلاقیت تصور ما از شخص خودمون هست ،این که ما چقدر خودمون رو فرد خلاقی میدونیم.
طبق تحقیقات ۹۵ درصد افراد درجه بالایی از توانایی برای بهره گیری از خلاقیت دارن ولی چون به خودشان باور ندارند به مرحله ظهور نمی رسه.
اصل مهم در خلاقیت شغلی
باید بدونیم که مشتری های ما سلیقه های متفاوتی دارن.
درسته خیلی از افراد از شیوه های قدیمی و متداولی که برای آنها عادی سازی شده استقبال بیشتری می کنن.
ولی افراد زیادی هم هستند که همیشه به دنبال متفاوت ترین ها و جدید ها هستند.
پس باید نظرات آنها را هم در نظر بگیریم .
خلاقیت می تونه در روش های متداول و عادی برای افراد دیگر هم در نظر گرفته بشه .
یک تنوع خاص ایجاد بشه. مثلاً خلاقیت در زمینه ارائه محصولات و خدمات
یا خلاقیت در زمینه تبلیغات و تشویق افراد به خرید از ما.
پس متوجه می شویم که مثل زمینه های مختلف کاری ایجاد خلاقیت هم بستگی به ما دارد .
به تفکر ما و توانایی ما و اینکه ما قدرت تشخیص داشته باشیم و بدونیم در چه زمینه ای ایده های جدید اجرا و عملی کنیم.
مسلماً هر ایده خلاقانه ای نمیتونه به موفقیت ختم بشه پس مرحله آزمون و خطا و نتیجه گیری اهمیت خیلی زیادی دارد، تا بهترین ایده رو انتخاب کنیم.