از یه طرف می گن آرزوها و اهداف بزگ انتخاب کن، از یه طرف می گن در حدتوانایی هات کارکن. بالاخره تکلیف ما چیه؟

می دونید این مشکل از کجا بوجود میاد؟ ازاونجایی که کسانی به ما راه حل می دن که خودشون هم تو کارشون موندن. خودشون هم هدفگذاری درست انجام ندادن. فقط یه چیزی شنیدن و اونو به عنوان یه اصل علمی و عملی ارائه می دن.

واقعیت اینه که باید در هدفگذاری هم باید هدفی انتخاب کنیم که برامون چالش ایجاد کنه. ما رو به تلاش بیشتر وادار کنه.باعث شه حرکت کنیم. باعث شه رشد کنیم. از طرف دیگه با واقعیت هماهنگ باشه. یعنی یه چیز رویایی و دور از دسترس و دور از ذهن انتخاب نکنیم.

به این می گیم چالش های واقع گرایانه. با این طرز تفکر می تونیم یه هدفگذاری درست انجام بدیم که مار و به اهدافمون می رسونه!

هدف نه زیاد در دسترس باشه، نه اونقدر دور که هیچ وقت بهش نرسی!