دیجیتال مارکتینگ چیست ، چرا دیجیتال مارکتینگ ؟
در عصر امروز، با توجه به حجم دسترسی که به اینترنت وجود دارد، احتمالاً تعجب خواهید کرد که بدانید هنوز هم تعداد مشترکین آن در حال افزایشاند.
در حقیقت، با توجه به تحقیق تازهی پیو ریسرچ، استفادهی مستمر از اینترنت در عرض سه سال گذشته ۵% افزایش داشته است.
چه قبول کنیم و چه نه، حقیقت این است که طریقهی خرید آدمها واقعاً با قبل تغییر کرده است؛ دیگر فروش آفلاین مثل گذشته کارآمد نیست.
تبلیغات همواره دربارهی ارتباط برقرار کردن با مخاطب در زمان و مکان درست بودهاست.
امروزه، شما باید مشتریان را جایی ملاقات کنید که همین الان هم بیشتر وقتشان را آنجا میگذرانند: درون اینترنت.
دیجیتال مارکتینگ چیست ؟
بازاریابی دیجیتال یا همان دیجیتال مارکتینگ شامل تمام تلاشهایی است که در حوزهی بازاریابی در وسیلهای الکترونیکی یا اینترنت انجام میشود.
کسب و کارها از کانالهایی مانند موتورهای جست و جو، شبکههای اجتماعی، ایمیل و دیگر سایتها برای ارتباط برقرار کردن با مشتری احتمالی آیندهی خود استفاده میکنند.
یک بازاریاب درونگرای کهنه کار ممکن است بگوید بازاریابی درونگرا و بازاریابی دیجیتال کم و بیش یک چیز هستند و تنها فرقهای کوچکی وجود دارند.
در گفت و گو با بازاریابها و صاحبان کسب و کار در آمریکا، انگلستان، آسیا، استرالیا و نیوزیلند، چیزهای زیادی هست که میتوان دربارهی نحوهی استفاده از این فرقهای کوچک یاد بگیریم.
نقش بازاریابی دیجیتال برای یک شرکت چگونه تعریف می شود؟
درحالی که بازریابی سنتی در شکلهایی مانند تبلیغات چاپی، تماسهای تبلیغاتی، یا بازاریابی حضوری رخ می دهد، بازاریابی دیجیتال در بستر آنلاین و به صورت الکترونیک انجام میشود.
این به این معناست که برندها موقعیتهای نامحدودی مثل ایمیل، ویدیو، شبکههای اجتماعی و بازاریابیهای سایت محور دارند.
در این مرحله، بازاریابی دیجیتال برای مطرح شدن کسب و کار و برند شما حیاتی است.
به نظر میرسد دیگر تمامی برندها برای خود یک سایت دارند.
اگر هم خبری از سایت نباشد، یک صفحهی شبکهی اجتماعی یا استراتژی تبلیغات دیجیتال وجود دارد.
بازاریابی و محتوای دیجیتال آن چنان مرسوم هستند که مشتریها اکنون انتظار وجود آن را دارند و برای کسب اطلاعات راجع به یک برند به آن تکیه میکنند.
به طور خلاصه، برای ان که در رقابت باقی بمانید، باید لااقل بخشی از بازاریابی دیجیتال را پذیرا باشید.
از آنجا که بازاریابی دیجیتال امکانات و استراتژی جدید همراه خود میآورد، در صورت کمبود بودجه هم راههای متنوعی پیش روی شما وجود دارد.
میتوانید خلاقیت به خرج دهید و طیف گستردهای از تاکتیکهای بازاریابی را آزمایش کنید.
با وجود بازاریابی دیجیتال، شما امکان استفاده از ابزارهایی مانند آنالیتیکس داشبرد (analytics dashboards) برای زیر نظر داشتن نرخ بازده سرمایه گذاری کمپینهایتان را نیز دارید.
این ابزار بسیار دقیق تر از روشهای سنتی مثل بیلبورد یا تبلیغات چاپی است.
دیجیتال مارکتینگ چیست و چگونه تعریف می شود؟
بازاریابی دیجیتال با استفاده از تاکتیکها و کانالهای متعدد دیجیتال برای برقراری ارتباط با مشتریها در جایی که بیشتر وقتشان را آنجا میگذرانند، یعنی اینترنت، تعریف میشود.
از خود وبسایت تا دیگر ابزارهای پرورش برند مانند تبلیغات دیجیتال، تبلیغات از طریق ایمیل، بروشورهای آنلاین، و ده ها تاکتیک دیگر وجود دارد که عضوی از خانوادهی بازاریابی دیجیتال هستند.
برترین بازاریابان دیجیتال، تصویر واضحی از این که هر کمپین بازاریابی دیجیتال، چگوته به رسیدن به اهداف بلندمدت آنها کمک میکند، دارند.
بر اساس اهداف استراتژیهای بازاریابی، بازاریابها میتوانند یک کمپین بزرگتر را با استفاده از کانالهای پولی یا مجانی که در اختیار دارند، پشتیبانی کنند.
برای مثال، یک بازاریاب محتوا میتواند یک سری بلاگ پست را تولید کند که سرنخهایی برای ایبوکی که شرکت به تازگی عرضه کرده است، ارائه میدهد.
سپس بازاریاب شبکههای اجتماعی شرکت میتواند توسط پستهای پولی و ارگانیک این سری بلاگ پست را روی شبکههای اجتماعی شرکت تبلیغ کند.
بعد از آن بازاریاب ایمیل شرکت میتواند یک کمپین مبتنی بر ایمیل ایجاد کرده و برای کسانی که ایبوک را خریداری میکنند، ایمیلی حاوی اطلاعات بیشتر ارسال کند.
در خصوص این گروه به خصوص از بازاریابان دیجیتال، بیشتر صحبت خواهیم کرد.
حالا بخشی از مرسوم ترین تاکتیکهای بازاریابی دیجیتال را با هم بررسی میکنیم.
بهینه سازی موتور جست و جو(سئو)
سئو همان پروسهی بهینه سازی وبسایت است به طوری که رتبهی بالاتری در نتایج موتورهای جست و جو پیدا کند.
این راهی ارگانیک و بدون هزینه برای افزایش ترافیک ورودی وبسایت است.
وبسایت، بلاگ و اینفوگرافی از جمله کانالهایی هستند که از سئو سود میبرند.
چندین روش برای برخورد با سئو در راستای تولید ترافیک واجد شرایط وبسایتتان وجود دارد. از جمله:
سئوی روی صفحه( (On page SEO:
این شکل از سئو بر روی تمامی انواع محتوایی که وقتی به وبسایت نگاه میکنید، «روی صفحه» وجود دارد، تمرکز میکند.
با تحقیق کلمات کلیدی در حجم جست و جو و قصد (intent)، میتوانید سوالات خوانندگانتان را پاسخ داده و رتبهی بالاتری بر روی صفحات نتایج موتورهای جست و جو(SERP) که به آن سوالات میپردازند، پیدا کنید.
سئوی خارج از صفحه (off page SEO) :
این شکل از سئو بر روی تمامی فعالیتهایی که «خارج از صفحه» رخ میدهد، تمرکز میکند.
شاید برایتان سوال ایجاد شود که کدام فعالیتی که خارج از صفحهی وبسایت شما رخ میدهد، میتواند روی رتبه بندی شما تاثیر بگذارد؟
پاسخ شما لینکهایی درونی یا همان بک لینک(back link) است.
تعداد تولیدکنندگانی که به شما لینک میدهند، و میزان معتبر بودن نسبی آنها، مشخص میکند که رتبهی شما چه قدر در کلمات کلیدیای که برایتان اهمیت دارد، بالا قرار دارد.
با انجام نتورکینگ (NETWORKING) با دیگر تولیدکنندگان، نوشتن پستهای مهمان در وبسایتهایشان ( و بک لینک دادن به وبسایت خودتان) ، توجه خارجی ایجاد میکنید.
این توجه خارجی به شما بک لینک مورد نیاز برای بالا بردن وبسایتتان در SERP های مورد توجهتان را میدهد.
سئوی تکنیکال (Technical SEO) :
این شکل از سئو بر روی بک اند (backend) سایت و درواقع کد نویسی آن تمرکز میکند.
کم حجم سازی تصاویر، و بهینه سازی فایل CSS همگی بخشی از سئوی تکنیکال هستند که سرعت بارگذاری صفحههای وبسایت را بالا میبرند؛ عنصری مهم در رتبه بندی موتورهای جست و جو از قبیل گوگل است.
بازاریابی محتوا:
این عبارت به خلق و پرورش بانک محتوا به قصد ایجاد آشنایی با برند، افزایش ترافیک، تولید سرنخ ((lead و در نهایت مشتری است.
کانالهایی که نقشی در استراتژی بازاریابی محتوای شما ایفا میکنند، عبارتند از:
• بلاگ پست:
نوشتن و انتشار مقالات بر روی بلاگ شرکت به شما کمک میکند تا مهارت صنعتی خود را به نمایش گذاشته و برای کسب و کار خود ترافیک ارگانیک جست و جو ایجاد کنید. این موضوع در نهایت برای شما موقعیتهایی بیشتری برای تبدیل بازدیدکنندگان وبسایت به سرنخهایی برای تیم فروش به وجود میآورد.
• ایبوک و ورق سفید:
ایبوکها، اوراق سفید و محتواهای بلند مشابه به شما کمک میکند تا بیش از پیش بازدیدکنندگان خود را آگاه کنید. همچنین به شما اجازه میدهد تا به ازای اطلاعات خوانندگان، به آنها محتوا ارائه دهید. این اطلاعات بعدتر به سرنخهایی برای شرکت شما و همراهی کردن آدمها در پروسهی خریدشان تبدیل میشود.
• اینفوگرافی:
گاهی اوقات، خوانندگان از شما میخواهند که بیش از حرف زدن، نشان بدهید. اینفوگرافیها شکلی از محتوای تصویری هستند که به بازدیدکنندگان وبسایت شما این امکان را میدهد که چیزی که میخواهید بیاموزند را در ذهن خود تصویرسازی کنند.
بازاریابی شبکههای اجتماعی:
این کار برند و محتوای شما را در کانالهای شبکههای اجتماعی تبلیغ میکند که باعث افزایش آگاهی برند و همچنین درایو ترافیک (drive traffic) شده و برای کسب و کار شما سرنخ تولید میکند.
کانالهایی که در بازاریابی شبکههای اجتماعی استفاده میشوند، عبارتند از فیس بوک، توییتر، لینکدین، اینستاگرام، اسنپ چت و پینترست.
پرداخت به ازای کلیک (PPC):
Ppc شیوهای از هدایت کردن ترافیک به وبسایت شما است. در این روش، هر بار کسی روی تبلیغتان کلیک میکند، شما هزینهای به انتشاردهندهی آن پرداخت میکنید.
یکی از مرسوم ترین شیوههای ppc، تبلیغات گوگل یا همان google ads میباشد که به شما این امکان را میدهد تا برای بالاترین نتایج صفحات موتور جست و جوی گوگل، به ازای هر کلیک روی تبلیغ، مبلغی به گوگل پرداخت کنید.
کانالهای دیگری که در آنها امکان استفاده از ppc را دارید عبارتند از:
• تبلیغات پولی فیس بوک:
اینجا، شما میتوانید هزینهای بابت شخصی سازی یک ویدیو، پست تصویری یا اسلاید شو به فیس بوک پرداخت کنید تا تبلیغات شما را به گروه هدفتان نمایش دهد.
• کمپینهای تبلیغاتی توییتر:
اینجا، شما میتوانید مبلغی پرداخت کرده تا یک سری پست یا نشانهای پروفایل (profile badges) در سرویس خبری (news feed) یک گروه مخاطب به خصوص قرار دهید. همهی اینها در جهت تحقق بخشیدن به یک هدف به خصوص برای کسب و کار شما خواهند بود. هدفی که میتواند ترافیک وبسایت، فالوئرهای بیشتر در توییتر، انگیجمنت (engagement) توییت یا حتی میزان دانلود اپ باشد.
• پیامهای اسپانسر شده در لینکدین:
اینجا، کاربران میتوانند برای فرستادن مستقیم پیام به کاربرهای به خصوصی در لینکدین، مبلغی پرداخت کنند.
این گروه به خصوص بر اساس سابقهی کار و حوزهی فعالیت مشخصی میشود.
بازاریابی وابسته (Affiliate marketing)
این شکل از بازاریابی عملکرد محور به این صورت عمل میکند که شما به ازای تبلیغ کالا یا سرویس شخصی دیگر در وبسایتتان، کمیسیون دریافت میکنید.
کانالهای بازاریابی وابسته عبارتند از:
• هاستینگ (Hosting) تبلیغات ویدیوی از طریق برنامهی اشتراکی یوتوب. (youtube partner program)
• پست کردن لینکهای وابسته از اکانتهای شبکههای اجتماعی.
تبلیغات همسان (Native Advertising):
تبلیغات همسان به نوع خاصی از تبلیغات اشاره دارد که عموماً محتوا محور بوده و در پلتفرمی در کنار دیگر محتواهای غیرپولی ارائه میشود.
پستهای اسپانسرشدهی بازفید (Buzzfeed) نمونهی خوبی از این نوع تبلیغات است.
البته بسیاری از افراد تبلیغات شبکههای اجتماعی، مثل تبلیغات فیسبوک و اینستاگرام، را هم بخشی از تبلیغات همسان محسوب میکنند.
اتوماسیون بازاریابی:
اتوماسین بازاریابی به نرم افزارهایی اشاره دارد که فعالیتهای پایهای شما در بازاریابی را اتومات میکند.
بسیاری از دپارتمانهای بازاریابی میتوانند فعالیتهای تکرارشوندهی خود، که در حالت عادی به صورت دستی انجام میشوند، را به صورت اتومات دربیاورند. مانند:
• خبرنامهی ایمیل:
فرستادن اتوماتیک ایمیل به مشترکان تنها قابلیت اتوماسیون ایمیلها نیست.
این کار همچنین به شما اجازهی کوچک و بزرگ کردن لیست مخاطبان را متناسب با نیازتان میدهد.
این یعنی خبرنامهی شما تنها به کسانی ارسال میشود که میخواهند آن را بخوانند.
• برنامه ریزی پستهای شبکههای اجتماعی:
اگر میخواهید حضور شرکت خود را در شبکههای اجتماعی پررنگ کنید، باید مرتب پست بگذارید.
این کار پست کذاشتن دستی را به پروسهی سختی تبدیل میکنند.
نرم افزارهای برنامه ریزی پست، به شما در گذاشتن محتوا در شبکههای اجتماعی کمک کرده تا وقت بیشتری برای تمرکز روی استراتژیهای محتوایتان داشته باشید.
• جریان کار سرنخ خیز:
ایجاد سرنح و تبدیل آن سرنخها به مشتری، میتواند پروسهی طولانی باشد.
شما میتوانید این پروسه را با فرستادن ایمیلها و محتوای خاص به سرنخها، اتومات بکنید.
برای مثال محتوا را برای کسانی که یک ایبوک خاص را دانلود میکنند، بفرستید.
• پیگیری کمپینها و تهیهی گزارش:
کمپینهای بازاریابی میتوانند شامل هزاران فرد، ایمیل، محتوا، صفحات وب، تماس تلفنی و بیشتر از آن بشوند.
اتوماسیون بازاریابی میتواند به مرتب کردن آنها برای کمپین شما کمک کرده و میزان اثرگذاری کمپین را بر اساس میزان پیشرفت تمامی موارد فوق ارزیابی کند.
بازاریابی با استفاده از ایمیل:
شرکتها از بازاریابی با استفاده از ایمیل به عنوان روشی برای ارتباط برقرار کردن با مخاطبانشان استفاده میکنند.
ایمیل معمولاً روشی برای تبلیغ محتوا، تخفیفها و ایونتها و همچنین هدایت افراد به سمت وبسایت شرکت میباشد.
انواع ایمیلی که ممکن است در یک کمپین ایمیل محور بفرستید، عبارتند از:
• خبرنامهی مشترکان بلاگ.
• ایمیل به بازدیدکنندگانی که چیز خاصی را دانلود کردند.
• ایمیلهای خوشامد گویی به مشتریها.
• تخفیفهای مخصوص تعطیلات برای مشتریهای وفادار.
ه ایمیلهای شامل نکات و موارد مشابه برای پرورش مشتریها.
روابط عمومی آنلاین (Online PR):
روابط عمومی آنلاین هنر نگه داشتن توجهی که در فضای اینترنت به شما میشود، با استفاده از انتشار محتوای دیجیتال، بلاگ و دیگر سایتهای محتوا محور است.
این کار بسیار شبیه روابط عمومی سنتی است ولی در بستر آنلاین.
کانالهایی که به وسیلهی آنها میتوانید روابط عمومی آنلاین خود را بهبود ببخشید عبارتند از:
• اطلاع رسانی خبرنگاران از طریق شبکههای اجتماعی:
برای مثال حرف زدن با خبرنگاران در توییتر یک روش مناسب برای برقراری ارتباط با مطبوعات است که موقعیتهای رسانهای خوبی برای شما فراهم میکند.
• برقراری ارتباط با نقدهای مردم:
وقتی کسی شرکت شما را در فضای مجازی نقد میکند، چه خوب باشد و چه بد، در وهلهی اول غریزه به شما میگوید که به آن دست نزنید.
درحالی که برقراری ارتباط با نقدها و نظرهای مردم به انسانی کردن برند شما کمک میکند و این تصور را ایجاد میکند که شما بر روی اعتبار خود حساسید.
• برقراری ارتباط با کامنتهای وبسایت یا بلاگ شخصی:
درست مثل نقدهایی که متوجه شرکت شما میشود، پاسخ دادن به نظر افرادی که محتوای تولید شده توسط شما را میخوانند، روش فوق العادهای برای ایجاد گفت و گوی مفید حول صنعت شماست.
بازاریابی درونگرا:
بازاریابی درونگرا به شیوهای از بازاریابی اشاره دارد که در آن شما در هر مرحلهی پروسهی خرید، با مشتری ارتباط برقرار کرده و او را سر شوق میآورید.
شما میتوانید تک تک روشهای بازاریابی دیجیتال را که تا به اینجا ذکر شد در در این راستا به کار بگیرید.
از این طریق سیستمی را ایجاد میکنید که به نفع مشتری عمل میکند، نه به ضرر او.
به عنوان چند مثال از مقایسهی بازاریابی درونگرا و بازاریابی سنتی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• بلاگ نویسی در برابر تبلیغات پاپ آپ (pop-up ads)
• بازاریابی ویدیویی در برابر بازاریابی تبلیغاتی
• داشتن لیست مخاطبان ایمیل در برابر اسپم کردن
محتوای اسپانسر شده:
در محتوای اسپانسر شده، شما به عنوان یک برند به یک شرکت یا شخص دیگر هزینهای پرداخت میکنید تا محتوایی را تولید و تبلیغ کند که در مورد برند یا سرویس شما به نوعی صحبت کند.
یک شیوهی محبوب محتوای اسپانسرشده، بازاریابی از طریق اینفلوئنسرهاست.
در این شیوه، یک برند اسپانسر یک اینفلوئنسر در صنعت خود میشود تا پست یا ویدیوهای متناسب با شرکت آنها را در شبکههای اجتماعی تولید کتد.

استراتژی موفقیت . دیجیتال مارکتینگ چیه
یک بازاریاب دیجیتال چه کاری انجام میدهد؟
بازاریابهای دیجیتال مسئول هدایت کردن جریان آگاهی از برند و تولید سرنخ را برعهده دارد.
این کار از طریق تمامی کانالهای دیجیتالی که در دسترس شرکت است، هم با هزینه و هم بی هزینه، انجام میگیرد.
این کانال ها شامل شبکههای اجتماعی، وبسایت شرکت، رتبه بندیهای شبکههای اجتماعی، ایمیل، بلاگ شرکت و تبلیغات نمایشی است.
بازاریابان دیجیتال معمولاً برای هر کانال بر شاخص کلیدی عملکرد (KPI) متفاوتی تمرکز میکنند تا کیفیت عملکرد شرکت در هر یک را ارزیابی کنند.
بازاریاب دیجیتالی که برای مثال مسئول سئو است، ترافیک ارگانیک وبسایت شرکت را ارزیابی میکند.
ترافیک ارگانیک شامل افرادی میشود که از صفحهی نتایج سرچ گوگل به وبسایت رسیدهاند.
بازاریابی دیجیتال امروزه در نقشهای بازاریابی متفاوتی انجام میشود.
در شرکتهای کوچک، امکان دارد یک نفر مسئولیت بسیاری از مواردی که بالاتر ذکر شد را بر عهده داشته باشد.
در شرکتهای بزرگتر، این تاکتیکها متخصصین متعددی دارند که هر یک بر یک یا دو تا از کانالهای دیجیتال شرکت تمرکز میکنند.
بعضی از نقشهای متخصصین شامل موارد زیر میشوند:
مدیریت سئو :
شاخص ارزیابی اصلی: ت
رافیک ارگانیک
به طور خلاصه، مدیران سئو مسئولیت بالا بردن رتبهی کسب و کار در گوگول را دارند.
با استفاده از راهکارهای متفاوت بهینه سازی موتورهای جست و جو، این شخص مستقیماً با تولید کنندگان محتوا در ارتباط است.
تا مطمئن شود محتوایی که تولید میکنند به خوبی با الگوریتم گوگول سازگار است؛ حتی اگر شرکت همین محتوا را در شبکههای اجتماعی هم منتشر شوند.
متخصص بازاریابی محتوا
شاخصهای ارزیابی اصلی:
زمان ماندن در صفحه، ترافیک کلی بلاگ، مشترکین کانال یوتوب
متخصصین بازاریابی محتوا همان تولیدکنندگان محتوای دیجیتال هستند. آنها به طور مرتب آمار تقویم تولید محتوای شرکت را زیر نظر دارند و استراتژیهای تولید محتوایی را پیشنهاد میکنند که معمولاً شامل ویدیو نیز میشوند. این متخصصین معمولاً با افراد در دپارتمانهای دیگر همکاری میکنند تا مطمئن شوند محصول و کمپین شرکت با محتوای دیجیتال کافی در کانالهای دیجیتال شرکت تبلیغ شوند.
مدیریت شبکههای اجتماعی:
شاخصهای ارزیابی اصلی:
فالوئر، ایمپرشن (impression)، به اشتراک گذاشتن
نقش مدیر شبکههای اجتماعی، از نامش به آسانی قابل تعبیر است.
ولی این که کدام شبکهی اجتماعی را برای شرکت مدیریت میکنند، به صنعتی که در آن فعالیت میکنند ارتباط دارد.
بیش از هرچیز، مدیران بخش شبکههای اجتماعی یک برنامه برای متنشر کردن محتوای کلامی و تصویری تنظیم میکنند.
این کارمند ممکن است همچنین با متخصص بازاریابی محتوا همکاری کرده تا یک استراتژی برای این که کدام محتوا را بر روی کدام شبکهی اجتماعی منتشر شود، تعیین کنند.
(نکته: ایمپرشن به معنای تعداد دفعاتی است که یک پست بر روی صفحهی یک کاربر ظاهر میشود.)
مسئول هماهنگی اتوماسیون بازاریابی
شاخصهای ارزیابی اصلی:
آمار باز شدن ایمیل، آمار کلیک کردن بر روی کمپین، آمار تولید سرنخ
مسئول هماهنگی اتوماسیون بازاریابی به انتخاب و مدیریت برنامهای که به تیم بازاریابی اجازهی درک رفتار مشتری و اندازهگیری میزان رشد کسب و کار را میدهد، کمک میکند.
از آنجا که بسیاری از فعالیتها در حوزهی بازاریابی ممکن است به طور مجزا از یک دیگر انجام شوند، نقش کسی که بتواند این فعالیتها به کمپینهای متعدد تبدیل کرده و هر یک را زیر نظر داشته باشد، بسیار اهمیت دارد.
بازاریابی درونگرا در مقابل بازاریابی دیجیتال مارکتینگ:
در ظاهر، این دو بسیار به یکدیگر شباهت دارند.
هردو معمولاً آنلاین انجام میشوند و هردو بر روی تولید محتوای دیجیتال برای افراد تمرکز دارند. پس فرقشان چیست؟
عبارت «بازاریابی دیجیتال» میان تاکتیکهای هل دادن و کشیدن در بازاریابی تفاوتی قائل نمیشود.
میتوان این دو را، بازاریابی درون گرا و برون گرا نیز نامید.
هردوی اینها را میتوان زیرشاخهای از بازاریابی دیجیتال محسوب کرد.
هدف تاکتیکهای برونگرا نشان داددن مستقیم پیام به حداکثر افراد ممکن در فضای آنلاین است.
در این روش خوشایند بودن یا ارتباط داشتن پیام با محیط چندان اهمیتی ندارد.
برای مثال، بنرهای تبلیغاتی که در بالای بعضی از وبسایتها مشاهده میشوند، تلاش میکنند محصول یا محتوایی را به خوانندهای تحمیل کنند که لزوما برای دریافت آن آماده یا متمایل نیست.
دیجیتال مارکتینگ چیست و بازاریابی دیجیتال به چه درد می خوره ؟
در سوی دیگر، بازاریابهایی که از تاکتیکهای بازاریابی درونگرای دیجیتال استفاده میکنند، از محتوای آنلاین برای جذب مخاطبان بهره میگیرند.
آنها مشتریان هدف خود را با ارائهی جیزهایی که مخاطبان لازم دارند، آنها را به سایت خود هدایت میکنند.
یکی از ساده ترین و در عین حال قدرتمندترین امکانات بازاریابی دیجیتال درونگرا بلاگ است.
بلاگ به وبسایت شما اجازه میدهد بر موضوعاتی که مخاطب هدف شما در جست و جوی آن است، تمرکز کند.
در نهایت، بازاریابی درونگرا روشی است که از امکاناتی که بازاریابی دیجیتال در اختیار دارد برای جذب، درگیر کردن و به وجد آوردن مشتریان آنلاین خود بهره میگیرد.
از سوی دیگر، بازاریابی دیجیتال یک عبارت گسترده تر است که تمامی تاکتیک ها و روشهای بازاریابی آنلاین، فارغ از درونگرا و برونگرا بودن، را شامل میشود.
آیا بازاریابی دیجیتال برای همهی کسب و کارها جواب میدهد؟
بازاریابی دیجیتال میتواند برای هر کسب و کاری در هر صنعتی مفید باشد. این موضوع در ادامه ی بحث دیجیتال مارکتینگ چیست قرار داره.
فارغ از آنچه که شرکت شما میفروشد، بازاریابی دیجیتال شامل شناختن شخصیت خریدار برای هماهنگی با نیاز مخاطبان و همچنین تولید محتوای آنلاین ارزشمند میشود. با این حال این به آن معنا نیست که تمامی شرکتها باید از یک استراتژی بازاریابی یکسان استفاده کنند.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بی تو بی (B2B Digital Marketing):
اگر شرکت شما بیزنیس به بیزینس است، فعالیتهای شما در حوزهی بازاریابی احتمالاً بیشتر در حوزهی تولید سرنخ با هدف نهایی صحبت کردن فرد با یک مسئول فروش است.
به این دلیل، نقش استراتژی بازاریابی شما جذب و تبدیل با کیفیتترین سرنخها برای مسئولین فروشتان از طریق وبسایتتان و کانالهای دیجیتال پشتیبان است.
خارج از وبسایت، شما احتمالاً باید به کانالهای کسب و کار محور مثل لینکدین تکیه کنید چرا که جمعیت آماری شما وقتش را در آنجا میگذراند.
بازاریابی دیجیتال بی تو سی (B2C Digital Marketing):
اگر شرکت شما بیزینس به مصرف کنندهاست، بسته به قیمت محصولاتتان، احتمال دارد که هدف تلاشهای شما در حوزهی بازاریابی دیجیتال جذب افراد به وبسایت و تبدیل آنها به مشتری بدون دخالت مسئولین فروش است.
به همین دلیل احتمالاً شما کمتر بر روی سرنخ در معنای سنتی آن تمرکز کرده و بیشتر بر ساخت مسیری مناسب برای خریدار تمرکز میکنید. این فرآیند از لحظهی ورود فرد به سایت شما شروع شده و تا مرحلهی پرداخت ادامه دارد. این به آن معناست که محصولات شما رتبهی بالاتری در بازاریابی نسبت به یک کسب و کار بی تو بی دارد و شما نیاز به اقدام به عمل (CTA) قوی تری دارید.
برای شرکتهای بی تو سی کانالهایی مثل اینستاگرام و پینترست ارزش بیشتری نسبت به پلتفرمهای کسب و کار محور مانند لینکدین دارند.
دیجیتال مارکتینگ چیست و چرا بازاریابی دیجیتال اهمیت دارد؟
بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند که به گروه مخاطبان بزرگتری نسبت به روشهای سنتی دسترسی داشته باشید .
همچنین افرادی را هدف قرار دهید که احتمال بیشتری دارد که مصحول یا خدمات شما را بخرند.
علاوه بر این سبک از بازاریابی معمولاً هزینهی اقتصادی کمتری نسبت به بازاریابی سنتی دارند.
میتوانید میزان موفقیت را لحظه به لحظه اندازه بگیرید و استراتژی خود را بسته به آن تغییر دهید.
بازاریابی دیجیتال چند برتری دارد که به چهارتا از آنها میپردازیم:
۱. میتوانید تنها افرادی را که احتمال دارند محصول یا خدمات شما را بخرند، هدف بگیرید
اگر یک تبلیغ در تلویزیون، روزنامه یا بیلبورد بگذارید، کنترل چندانی روی افرادی که آن را میبینند، نخواهید داشت.
البته که به آمارهای به خصوصی در محلهای به خصوص دسترسی خواهید داشت ولی همچنان چیزی بیشتر از تیری در تاریکی نیست.
در سوی دیگر بازاریابی دیجیتال به شما اجازهی شناختن و هدف گرفتن افراد خاص را می دهد .
میتوانید محتوای بازاریابی شخصی سازی شده برایشان بفرستید.
برای مثال، شما شاید از امکانات هدف گرفتن شبکههای اجتماعی بهره بگیرید.
تا تبلیغات خود را به افراد به خصوصی با توجه به سن، جنس، محل زندگی، علایق، آشنایان و رفتارها نشان بدهید.
استفاده از pcc:
یا به عنوان راهی دیگر، از PPC و استراتژیهای سئو استفاده کرده تا تبلیغ را برای افرادی که به محصول یا خدمات شما علاقه نشان دادهاند، یا کلمات کلیدی مرتبط با صنعت حوزه فعالیت خود بفرستید.
در نهایت بازاریابی دیجیتال به شما امکان انجام تحفیفات لازم در رابطه با شخصیت خریدار خود انجام دهید تا استراتژیهای خود را متناسب با آن تغییر دهید.
این کار به شما کمک میکند تا افرادی را هدف بگیرید که خریدار شما خواهند بود.
بهتر از همه، بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند تا گروههای کوچک تری در گروه اصلی مخاطبان خود را هدف بگیرید.
اگر محتوای متنوعی برای شخصیتهای متفاوت ارائه میدهید، این موضوع بسیار برای شما مفید خواهد بود.
۲. از بارازیابی سنتی به مراتب مقرون به صرفه تر است.
بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند تا کمپینهای خود را پیگیری کرده و اگر کانالی ROI بالایی نشان نمیدهد، مقدار هزینهای که برای آن میکنید را کاهش دهید.
این کار در بازاریابی سنتی چندان امکان پذیر نیست.
برای مثال اهمیتی ندارد بیلبورد شما چه قدر کارآمد است؛ در هر صورت هنوز همان قیمت را خواهد داشت.
به علاوه، در بازاریابی دیجیتال، شما کنترل کاملی روی محلی که در آن هزینه میکنید، خواهید داشت.
مثلاً میتوانید به جای هزینه کردن روی کمپینهای PPC، پول خود را صرف طراحی نرم افزار برای تولید محتوای بهینه تر در اینستاگرام کنید.
یک استراتژی بازاریابی دیجیتال به شما امکان اصلاحات مستمر را میدهد تا از هزینهی اضافی در کانالهای بدون بازده جلوگیری کنید.
به عنوان نمونه، اگر برای یک کسب و کار کوچک با بودجهی محدود کار میکنید، شاید سرمایه گذاری در شبکههای اجتماعی، بلاگ نویسی یا سئو را انتخاب کنید.
این سه کانال حتی با خرجهای اندک هم بازدهی حداکثری خواهند داشت.
۳. بازاریابی دیجیتال کمک میکند رقیبهای بزرگتر خود را کنار بزنید.
اگر برای یک شرکت کوچک کار میکنید، شانس کمی برای رقابت با نامهای بزرگ در کسب و کار خود دارید.
چرا که بیشتر آنها سرمایهی زیادی برای خرج کردن در تبلیغات تلویزیون یا کمپینهای بزرگ دارند.
خوشبختانه موقعیتهای بسیاری برای رقابت با برندهای بزرگ در فضای مجازی به وسیلهی استراتژیهای بازاریابی دیجیتال وجود دارد.
برای مثال شاید محتوای با کیفیتی تولید کنید .
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی به خصوصی را کشف کنید که به نوعی با کسب و کار شما مرتبط بوده .
و میتواند در بالا بردن رتبه در رتبه نتایج موتور جست و جو مفید باشند.
موتورهای جست و جو اهمیتی نمیدهند که کدام برند از همه بزرگتر است.
آنها محتوایی را تشخیص میدهند که بیش از بقیه برای مخاطب مناسب باشد.
به علاوه شبکههای اجتماعی به شما اجازه میدهند تا به وسیلهی بازاریابی با اینفلوئنسرها، به گروه جدیدی از مخاطبین دسترسی پیدا کنید.
بسیاری از افراد اگرچه شرکتهای بزرگ را دنبال نمیکنند ولی اینفلوئنسرهایی را دنبال میکنند که هراز چند گاهی محصولات یا سرویسهایی که دوست دارند را ارائه میدهند.
این میتواند روش خوبی برای شرکتهای کوچک یا متوسط باشد.
۴. بازاریابی دیجیتال قابل اندازه گیری است.
بازاریابی دیجیتال میتواند نمای کاملی از ابتدا تا انتها در تمامی حوزههایی که ممکن است برای شما اهمیت داشته باشند، ارائه بدهد.
این شامل میزان ایمپرشن(impression)، به اشتراک گذاری، ویو (view)، کلیک و مدت زمان ماندن در پیج میشود که همگی برای شرکت شما اهمیت خواهند داشت.
این یکی از بزرگترین برتریهای بازاریابی دیجیتال است.
درحالی که بازاریابی سنتی میتواند در مواردی مفید باشد، بزرگترین ضعف آن قابل اندازه گیری بودن است.
برعکس بیشتر فعالیتهای آفلاین در حوزه بازاریابی، بازاریابی دیجیتال به بازاریابان اجازه میدهد که در لحظه نتایج دقیق را مشاهده کنند.
اگر تبلیغی در روزنامه ثبت کرده باشید، میدانید تخمین این که واقعاً چند نفر روزنامه را ورق زده و تبلیغ را دیدهاند چه قدر سخت است.
هیچ روش قطعی برای فهمیدن تاثیر تبلیغ بر فروش وجود ندارد.
در سوی دیگر، با بازاریابی دیجیتال، نرخ بازگشت سرمایهی تقریباً همه چیز قابل اندازه گیری است.
چند مثال شامل موارد زیر میشوند:
ترافیک وبسایت:
با بازاریابی دیجیتال میتوانید تعداد دقیق افرادی را که صفحهی اصلی وبسایت شما را مشاهده کردند، در لحظه مشاهده کنید.
این کار با استفاده از برنامههای آنالیز دیجیتال (Digital Analytics Software) به راحتی امکان پذیر است.
همین طور شما میتوانید تعداد صفحاتی که از آنها بازدید شده، وسیلهی مورد استفاده، محل زندگی و دادههای متنوع دیگری را نیز به دست بیاورید.
این اطلاعات به شما کمک میکند تا کانال بازاریابی خاصی را اولویت بخشیده و مقدار بیشتری بر روی آن هزینه کنید و یا بالعکس.
برای مثال، اگر فقط ۱۰ درصد ترافیک شما از سرچ ارگانیک میآید، خواهید فهمید که باید زمان بیشتری را صرف بالا بردن سئوی سایت کنید تا این درصد افزایش پیدا کند.
در بازاریابی آفلاین تشخیص تعداد افرادی که با برند شما برخورد دارند، پیش از این که خریدی انجام دهند یا با یک مسئول فروش ارتباظ برقرار کنند، بسیار سخت است.
در بازاریابی دیجیتال، ترند (Trend) ها و الگوها در رفتار افراد پیش از اتمام پروسهی خرید، کار سادهای است.
از این رو شما میتوانید تصمیمات آگاهانهی بیشتری در خصوص جذب افراد درست به وبسایت خود بگیرید.
کیفیت محتوا و تولید سرنخ:
تصور کنید بروشور محصولی را تولید کرده و به صندوق پستی افراد ارسال کردهاید. آن بروشور در قالب محتوا، ولی افلاین است. مشکل اینجاست که شما نمیفهید دقیقاً چند نفر بروشور شما را دیده و یا مستقیم به سطل آشغال پرتاب کردهاند.
حالا تصور کنید بروشور شما در وبسایت قرار دارد. میتوانید به دقت تعداد افرادی که آن صفحه و بروشور را دیدهاند را اندازه بگیرید و اطلاعات اشخاصی که آن را دانلود کردهاند را از طریق فرمهایی که پر میکنند به دست بیاورید. نه تنها میتوانید میزان درگیر شدن افراد با محتوا را اندازه بگیرید، بلکه سرنخهای تایید شدهای در هنگام دانلود شدن بروشور به دست میآورید.
مدل سازی تخصیص
یک استراتژی موفق بازاریابی دیجیتال وقتی با ابزارها و تکنولوژیهای مناسب ترکیب شود، به شما اجازهی رهگیری تک تک فروشها تا اولین اثرانگشت دیجیتال خریدار با شرکتتان را میدهد.
ما به این کار مدل سازی تخصیص میگوییم.
که به شما اجازه میدهد ترندها در شیوهای که افراد محصول شما را جست و جو کرده و خریداری میکنند، به دست بیاورید.
این کار به شما اجازه میدهد تا تصمیمات مطلع تری دربارهی میزان توجه به هر بخش استراتژی بازاریابی خود بگیرید.
همچنین فهمیدن این که کدام بخش از چرخهی فروش شما نیازمند بازبینی است، بسیار آسان میشود.
برقراری ارتباط میان بازاریابی و فروش بسیار مهم است.
طبق گفتههای گروه ابردین (Aberdeen Group) شرکتها با فروش و بازاریابی هماهنگ، رشد بیست درصدی سالیانه را تجربه میکنند.
در صورتی که شرکتهایی که در این زمینه ضعیف عمل میکنند، افت ۴ درصدی در سود را تجربه میکنند.
اگر بتوانید پروسهی خرید را توسط ابزارهای دیجیتال بهبود ببخشید، به احتمال زیاد نتایج مثبت آن را در کسب و کار خود خواهید دید.
چه محتوای دیجیتالی تولید کنم؟
نوع محتوایی که تولید میکنید به نیازهای مخاطبانتان در مراحل مختلف سفر خریدار بستگی دارد.
بباید با شروع شخصیت خریدار (Buyer prsona) شروع کنید تا اهداف و چالشهای خریدارانتان در مواجه با کسب و کارتان را بشناسید.
در سطوح اولیه محتوای آنلاین شما باید در رسیدن به این اهداف و گذشتن از این چالشها به مخاطب کمک کند.
بعد از این، باید زمان دقیقی که فرد آمادهی دریافت هر محتوا، با توجه به مرحلهای از خرید که در آن قرار دارد، است را تعیین کنید.
ما به این کار نقشه کشی محتوا (Content mapping) میگوییم.
در نقشه کشی محتوا، هدف هماهنگ سازی محتوا با موارد زیر است:
۱. خصوصیات کسی که آن را مصرف میکند. ( این جاست که شخصیت خریدار به کمک ما میآید.)
۲. فرد تا چه اندازه به نهایی کردن خرید نزدیک است. (مرحلهی خریدی که در آن قرار دارد.)
در خصوص شکل محتوا، چیزهای بسیاری برای یاد گیری وجود دارد. بعضی از نکاتی که ما استفاده از آنها را پیشنهاد میکنیم، به شرح زیر است:
مرحلهی آگاهی:
• پستهای بلاگ. روش فوق العادهای برای بالا بردن ترافیک ارگانیک است . زمانی که با یک استراتژی سئو و کلمات کلیدی قوی همراه باشد.
• اینفوگرافیکها. به شدت قابل انتشارهستند. یعنی احتمال پیدا شدن توسط کاربران زیاد است . زمانی که محتوای شما را به اشتراک میگذارند،.
• ویدیوهای کوتاه. مانند اینفوگرافیک بسیار قابل انتشار بوده و زمانی که در پلتفرمهایی مانند یوتوب آپلود شود، به دیده شدن برند شما توسط مخاطبان جدید کمک میکند.
اگه به مفهوم ” دیجیتال مارکتینگ چیست ” علاقمندی ، پس دقت کن!
مرحلهی در نظر گرفتن:
• ایبوکها.
بسیار مناسب برای تولید سرنخ هستند. چرا که به طور معمول بسیار فراگیرتر از پست یا اینفوگرافیک هستند. به این معنا که احتمال بیشتری برای تبادل اطلاعات شخصی در قبال دریافت آن وجود دارد.
• گزارشهای تحقیقات.
این دسته نیز همانند ایبوکها محتوای با ارزشی هستند که برای تولید سرنخ بسیار مناسبند. گزارشهای تحقیقات و اطلاعات جدید برای صنعت حوزهی فعالیتتان همچنین در مرحلهی آگاهی نیز کاربردی هستند چرا که معمولاً توسط رسانهها و خبرگزاریهای صنعتتان پوشش داده میشوند.
• وبینارها.
از آنجا که در این شکل از محتوای ویدیویی، جزئیات بیشتری دارند .برقراری ارتباط در آنها آسان تر است، وبینارها شکل مناسبی از محتوا در مرحلهی در نظر گرفتن هستند. چرا که اطلاعات جامع تری نسبت به بلاگ یا ویدیوهای کوتاه ارائه میدهند.
مرحلهی انتخاب
• مطالعات موردی.
(case studies) داشتن مطالعات موردی با جزئیات زیاد میتواند شکل کارآمدی از محتوا برای کسانی باشد که آمادهی انتخاب برای خرید هستند. مطالعات موردی به شما کمک میکنند که تاثیر مثبتی رو انتخاب افراد بگذارید.
• شهادتها.
(testimonials) اگر مطالعات موردی گزینهی خوبی برای کسب و کار شما نیستند، داشتن شهادتهای کوتاه جایگزین خوبی برای آن است. در شرکتهای بی تو سی میتوان شهادت را خیلی کلی تر در نظر گرفت. اگر یک شرکت تولید لباس هستید، شهادتها میتوانند تصاویر افرادی باشند که از لباسهای برند شما استفاده کردهاند. میتوانید یک هشتگ هم برای آن تعریف کنید تا افراد بیشتری در آن شرکت کنند.
دیجیتال مارکتینگ چیست و چگونه انجام دهیم ؟
۱. اهداف خود را تعیین کنید.
وقتی تازه بازاریابی دیجیتال را شروع کردید، مهم ترین نکته شناسایی و تعریف اهداف شما است چرا که استراتژی شما بسته به اهدافتان تغییر خواهد کرد.
برای مثال اگر هدف شما افزایش آگاهی از برند است، شاید بخواهید تمرکز بیشتری روی جذب مخاطبان تازه از طریق شبکههای اجتماعی بگذارید.
یا به عنوان مثالی دیگر، تصور کنید میخواهید فروش یک محصول به خصوص را افزایش دهید.
در این صورت تمرکز روی سئو و بهینه سازی محتوا برای خریداران احتمالی اهمیت بیشتری دارد.
به علاوه اگر هدف شما فروش باشد، شاید کمپینهای PPC برای هدایت ترافیک به وبسایتتان مناسب باشد.
هدف هرچه که باشد، تشکیل یک استراتژی بازاریابی دیجیتال پس از تعیین اهداف شرکت بسیار آسان تر است.
۲. گروه هدف خود را مشخص کنید.
همان طور که پیشتر اشاره کردیم، یکی از بزرگترین برتریهای بازاریابی دیجیتال، امکان هدف گرفتن گروه مشخصی از افراد است. با این وجود تا زمانی که گروه هدف خود را مشخص نکنید، امکان بهره بردن از این موضوع را پیدا نخواهید کرد.
مسلماً گروه هدف شما با توجه به کانال یا هدف مورد نظرتان در مورد یک کالا و یا کمپین، متفاوت خواهد بود.
برای مثال شاید دقت کرده باشید که بیشتر مخاطبین شما در اینستاگرام جوان تر هستند و میم (Meme) های بامزه و ویدیوهای کوتاه را ترجیح میشوند. در مقابل آن مخاطبین شما در لینکدین معمولاً بزرگتر و بیشتر به دنبال تاکتیکهای کارآمد هستند. شما باید با توجه به مخاطب خود، محتوای خود را تغییر دهید.
۳. برای هر کانال بودجه تعیین کنید.
مثل هرچیز دیگری، بودجهای که برای هر موضوع تعیین میکنید.
عناصری که در استراتژِی بازاریابی دیجیتال خود به کار میبرید را مشخص میکند.
اگر بر تکنیکهای بازاریابی درونگرا مثل سئو، شبکههای اجتماعی و تولید محتوا برای وبسایتی که از پیش وجود دارد تمرکز کنید.
خبر خوب این است که به چندان بودجهای نیاز نخواهید داشت.
در بازاریابی درونگرا، تمرکز اصلی بر روی تولید محتوای با کیفیتی است که مخاطبتان به مصرف آن مایل خواهد بود.
در این صورت اگر قصد استخدام نیروی جدید برای این کار را نداشته باشید، تنها سرمایه گذاری شما، زمانتان خواهد بود.
در تکنیکهای برونگرا مثل تبلیغات آنلاین و خرید لیستهای ایمیل، بی شک هزینههایی وجود خواهد داشت.
گوگل ادوردز:
این که چه اندازه نیاز به هزینه باشد به مقدار دیده شدنی بستگی دارد که به دنبال آن باشید.
برای مثال در به کارگیری PPC از طریق گوگل ادورودز (google adwords)،
شما با دیگر شرکتها بر سر بالاتر قرار گرفتن در نتایج گوگل کلمات کلیدی مرتبط با کسب و کارتان رقابت خواهید کرد.
بسته به میزان رقابت بر سر یک کلمهی کلیدی، این کار میتواند مقدار قابل توجهی ارزان یا به شدت گران باشد.
به همین علت است که تمرکز بر روی بازدید ارگانیک ایدهی بسیار خوبی است.
۴. تناسب خوبی میان استراتژیهای هزینه بر و بدون هزینه بر قرار کنید.
یک استراتژی خوب بازاریابی دیجیتال به هر دو شکل از بازاریابی برای مفید بودن نیاز دارد.
برای مثال، اگر زمان خود را صرف ساخت شخصیت خریدارهای کامل برای شناسایی نیازهای مخاطب خود بکنید .
بر روی تولید محتوای با کیفیت آنلاین تمرکز کنید، در شش ماه اول با کمترین میزان هزینه در حوزهی تبلیغات، بیشترین بازده را خواهید داشت.
به هر جهت اگر تبلیغات دارای هزینه بخشی از استراتژی شما هستند، شاید بسیار سریع تر نتیجه مورد نظر خود را ببینید.
در نهایت، پیشنهاد میشود تا بر روی پرورش بازدید ارگانیک به وسیلهی محتوا، سئو و شبکههای اجتماعی برای موفقیت پایدار در بلند مدت، تمرکز کنید.
هرگاه شک داشتید، هر دو را امتحان کنید تا بفهمید کدم کانال برای برند شما بهتر است.
۵. امکانات دیجیتال خود را برای موبایل بهینه سازی کنید.
یکی دیگر از نکات کلیدی در بازاریابی دیجیتال بازاریابی موبایل است.
در حقیقت، استفاده از تلفنهای هوشمند در آمریکا حدود ۶۹ درصد زمانی که صرف مشاهدهی محتوای دیجیتال میشود را به خود اختصاص میدهد.
در صورتی که کمتر از نیمی از این زمان در دسکتاپها صرف میشود .
تازه این درحالی است که از نظر میزان استفاده از تلفنهای هوشمند، آمریکا چندان رتبهی بالایی در میان دیگر کشورها ندارد.
این به این معنا است که بهینه سازی تبلیغات دیجیتال، تصاویر شبکههای اجتماعی و دیگر امکانات در دسترس در فضای تلفنهای هوشمند حیاتی است.
اگر شرکت شما از یک برنامهی اسمارت فون برای برقراری ارتباط مخاطب با برند و محصولات استفاده میکند، این برنامه هم بخشی از بازاریابی دیجیتال شما است.
آنهایی که از طریق اپلیکیشن موبایل با محتوای شما ارتباط برقرار میکنند باید همان تجربهی خوبی را داشته باشند که افرادی که در دسکتاپ از آن بهره میبرند.
موبایل فرندلی :
این یعنی داشتن یک وبسایت موبایل فرندلی (Mobile Friendly) و همچنین کاهش طول فرمهای تولید سرنخ به قصد آسان کردن پروسهی دانلود کردن محتوا در گوشی همراه.
در رابطه با تصاویر شبکههای اجتماعی، این که همیشه یک کاربرد گوشی موبایل را در نظر داشته باشید اهمیت زیادی دارد.
چرا که ابعاد تصویر در موبایل اغلب کوچک تر هستند و ممکن است متن داخل آن بریده بشود.
راههای زیادی برای بهینه سازی امکانات موجود در بازاریابی دیجیتال برای کاربران موبایل وجود دارد و در زمانی که از هر استراتژی بازاریابی دیجیتالی استفاده میکنید.
این که تجربهی برخورد با آن در گوشی همراه چگونه خواهد بود، بسیار اهمیت دارد.
با اطمینان حاصل کردن از این که همواره به این موضوع توجه میشود.
محتوای دیجیتالی تولید خواهید کرد که برای مخاطبانتان مفید خواهد بود و نتایجی که میخواهید را به دست میآورید.
۶. تحقیقات در مورد کلمات کلیدی انجام دهید.
بازاریابی دیجیتال تماماً راجع به رسیدن به گروه هدف مخاطبین توسط محتوای شخصی سازی شده است.
این موضوع به هیچ وجه بدون تحقیق راجع به کلمات کلیدی امکان پذیر نیست.
انجام تحقیقات راجع به کلمات کلیدی برای بهینه سازی وبسایت و محتوا در سئو حیاتی است .
از این که افراد کسب و کار شما را از طریق موتورهای جست و جو پیدا خواهند کرد، اطمینان حاصل میکند.
به علاوه، تحقیقات کلمات کلیدی در شبکههای اجتماعی میتواند در بازاریابی محصولات و یا خدمات در کانالهای مختلف اجتماعی بسیار مفید باشد.
حتی اگر یک برنامه ریز تمام وقت سئو ندارید، باز هم بهتر است تحقیقاتی در رابطه با کلمات کلیدی انجام دهید.
سعی کنید یک لیست از کلمات کلیدی پرکاربرد در رابطه با محصول و خدمات خود درست کنید.
همچنین برای ایحاد موقعیتهای بیشتر، میتوانید کلمات کلیدی که روابط دورتری با کسب و کارتان دارند را نیز پیدا کنید.
۷. با توجه به تحلیلها، استراتژی خود را تغییر دهید.
در نهایت برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی تاثیرگذار در بلند مدت ایجاد تغییر بر اساس نتایج تحلیلها حیاتی است.
وقتی می خواهیم بدانیم دیجیتال مارکتینگ چیست ؟
باید بررسی دقیق انجام دهیم.
برای مثال، شاید بعد از چند ماه متوجه شوید که مخاطب شما دیگر چندان به محتوایی که در اینستاگرام تولید میکنید علاقه نشان نمیدهد .
در مقابلش عاشق محتوای تولید شده در توییتر شما است.
دیجیتال مارکتینگ چیست
البته که این یک موقعیت برای انجام بازبینی کلی استراتژِی شبکههای اجتماعی شما است .
ولی در عین حال، احتمال نشانهی این نیز هست که یک کانال به خصوص، در اینجا اینستاگرام، برای محتوای تولیدی شما مناسب نیست.
به عنوان یک مثال دیگر، ممکن است متوجه شوید یک صفحهی قدیمی وبسایت شما دیگر بازدید سابق را ندارد.
شاید نیاز به به روز کردن صفحه باشد و شاید نیاز باشد آن را به کلی حذف کنید.
این کار با هدف مطمئن شدن از دریافت تازه ترین و مناسب ترین محتوا توسط مخاطبان شما انجام میشود.
بازاریابان دیجیتال موقعیتهای انعطاف پذیر بسیاری برای کسب و کارها ایجاد میکنند .
در نتیجهی آن رشد مداوم کسب و کار را تضمین میکنند. البته این که از این امکانات استفاده کنید یا نه، کاملاً وابسته به شما است.
فکر کنم الان دیگه بدونید دیجیتال مارکتینگ چیست ؟ و به چه درد می خوره؟
منبع : برگرفته از بازاریابی دیجیتال چیست ؟