خلاقیت و نوآوری دو واژه ای هستن که این روزها زیاد می شنویم. همه به دنبال خلاقیت هستن. در زمینه های مختلف می شنویم که خلاقیت به خرج داده یا..
شاید بشه گفته خیلی از جاها از کلمه ی خلاقیت برای جبران خیلی از کمبودها استفاده می کنیم. در کنار خلاقیت، نوآوری هم خیلی پر استفاده است. من تو این مقاله سعی می کنم نظر و برداشت خودم رو از این دوکلمه بگم.
تفاوت خلاقیت و نوآوری:
به نظرم این دو کلمه خیلی به هم نزدیک هستن. امابه نظرم خلاقیت بیشتر به نوع تفکر و خروجی داده های ذهنی مربوط میشه. نوآوری به نحوه ی استفاده از این ایده ها و این خلاقیت! ایده ها و تفکرات ماست. نوآوری ، نتایج و خروجی این ایده هاست. برای نوآوری نیاز به منابع مالی و ریسک داریم. نتایج اون قابل اندازه گیری میشه و… اما خلاقیت فقط فکر کردن لازم داره و ازانرژی بدن استفاده می کنه.
خلاقیت :
خلاقیت با پرسش و طرح سوال در مغز ما شکل می گیره. این سوالات منجر به این میشه که چالش ایجاد بشه. تشخیص این چالش ها می تونه به روند خلاقیت کمک کنه. سوالاتی که گاهی بسیار بی ربط هم هستند. همین سوالات بی ربط می تونه طوفان فکری ایجاد کنه.درطوفان فکری باید برای خودمون زمان تعیین کنیم.
در این زمان ایده های مختلف رو بررسی کنیم . از احمقانه بودن یا بلندپروازانه بودن ایده نترسیم. هر ایده ای قابلیت پرورش یافتن و صیقل داده شدن داره. قرار نیست هر ایده خامی رو دنبال کنیم و… پس همه ی ایده ها رابنویسیم. همه ی ایده ها! از احمقانه ترین ایده تا بلندپروازنه ترین و دست نیافتنی ترین ایده. همین مستند کردن ایده ها باعث میشه راحت تر بیایم سراغشون.
برای ایده پردازی باهوشانه:
باید این واقعیت رو در نظر بگیریم که،محدودیت ها باعث پرورش خلاقیت و رشد ایده ها میشه. محدودیت ها باعث میشه به راه فرار از موقعیت موجود فکر کنیم. به این فکر کنیم که چطور محدودیت را ازبین ببریم. پس ایده های جدید خلق خواهد شد.چون نمی خوایم فقط شعار بدیم، باید بگم که، اگه محدودیت هم خیلی زیاد باشه، خلاقیت رو خواهد کشت. چون در این مواقع ما فقط به فکر زنده ماندن هستیم.
تغییر مکان ، موقعیت و تنوع در شایط موجود به خلق ایده کمک می کند. برای ایده پردازی و در نتیجه ایجاد خلاقیت و نوآوری ، به ذهن آروم احتیاج داریم. پس باید به مغز در بسیاری از موارد استراحت بدیم.
در ایده پردازی باید دو فضای متفاوت در نظر گرفت. ایده پردازی فردی و ایده پردازی گروهی! اما در تمام این مراحل این اصل فراموش نشه که : بهتره ایده ها ساده سازی بشه. بهتر ایده ها آزمایش بشه و…
اصول ایده پردازی و خلاقیت:
خلاقیت و ایده پردازی می تونه برای پیشرفت باشه! باعث بشیم؛، چیزی که کار می کنه، بهتر کار کنه! باید حواسمون باشه شیوه ی درست انجام هر کاری با گذر زمان تغییر می کنه و تکامل پیدا می کنه. پیشرفا تکنولوژی و ابزارها، طرز فکرها رو هم تغییر می ده. پس خلاقیت می تونه در زمینه ی بهبود عملکرد و بهبود روش باشه! تازه ، هر کاری که داره انجام میشه، در گذر زمان ایراداتش معلوم میشه. پس میشه در جهت بهبود اونها قدم برداشت.
برای ایده پردازی میشه به سیستم های مشابه نگاه کرد. مهندسی معکوس انجام داد. ببینیم موفقیت ها در کجا ایجاد شده. ما چطور می تونیم اون کار رو انجام بدیم.
خلاقیت در کسب و کار:
برای ایجاد خلاقیت در کسب و کار هم مثل بقیه جاها جرقه و ایده ی اول مهمه! میشه دپارتمان کسب و کارهای موفق رو بررسی کرد. دپارتمان مشتری اونها چطور کار می کنه؟ به چی اهمیت می دن؟ اشکالاتشون چیه؟ ایده ی ما برای حل این مشکل چی می تونه باشه؟روی چه چیزی باید تمرکز کنیم؟
باید از یه سری چیزها الهام بگیریم. از یه سری چیزها تقلید کنیم. یه سری چیزها رو نقد کنیم. یه سری ارتباطات ایجاد کنیم.
با در نظر گرفتن این اصل که محیط خلاق لزوما یه جای راحت و آروم نیست! محیطی هست که در اون ، جرات تجربه های جدید رو داشته باشیم!خلاقیت و نوآوری نیاز به کلی صحبت ، کار و تجربه داره!
